پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات | سیره عملی
پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات | سیره عملی

.
.
در پنجمین شماره‌ گاهنامه‌ "مثبت+دانش آموز"
شهادت از جنس دخترانه، عزت و احترام زن و نیز پاسخی به گناه بی حجابی و... را بخوانید:
 نسخه مطالعه (اندازه A4)
:: آرشیو نشریات
[ روابط دختر و پسر ] [ خود ارضایی ] [ نماز ] [ کتاب ] [ فرهنگ حسینی ] [ چی بپوشم؟ ] [ گناه ممنوع ]

   - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - - -     مشاهده همه
           
میهمان داریم   بیست و یک روز بعد   خانه ای کنار ابرها   فهرست مقدس   دیدن این فیلم جرم است   حق السکوت   یک وجب از آُسمان
 
  تا حالا شده به عشقی به غیر از عشق به آدما فکر کنید؟
  مثلا عشق به حجاب؟
  راستش من نوع حجابم رو خودم انتخاب کردم...
  :: آرشیو رادیو سادات  

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» در جستجوی محبت

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

 در جستجوی محبت

پرسمان دانش آموزی
مبحث: روابط دختر و پسر
چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » در جستجوی محبت

سوال8: در خانواده ی ما از محبت و دوست داشتن خبری نیست. احساس می کنم فرزند سر راهی هستم. من هم مانند سایر نوجوانان نیاز به محبت دارم. به همین دلیل فکر می کنم با انتخاب دوستی از جنس مخالفم و درد و دل با او به آرامش می رسم. آیا با فکر من موافقید؟
پاسخ: از اینکه صادقانه احساسات و غم درونی خودتان را با ما در میان گذاشته اید، سپاسگزاریم. همان گونه که خودتان نیز اشاره نموده اید، یکی از نیازهای عاطفی هر انسانی به خصوص در سنین نوجوانی، داشتن روابط صمیمانه با دیگران و آرام گرفتن در کانون توجه و محبت اطرافیان است. این مساله برای یک نوجوان از اهمیت فراوانی برخوردار است. تا جایی که بخش مهمی از آرامش روانی او به همین مساله بستگی دارد.

ما هم قبول داریم که هر انسانی به محبت نیاز دارد، اما نه آنکه این نیاز روحی را بخواهد از هر طریقی برآورده کند. چون در این صورت، مثل شخص تشنه ای است که برای رفع عطشش، هر آبی را (مانند آب مسموم) بنوشد. به قول معروف:

                                                                                                          می خواهد ابرو را درست کند، چشمش را کور می کند.

قبل از هر چیزی باید این نکته روشن شود که چرا جمعِ خانوادگی شما از صمیمیت و گرمای لازم برخوردار نیست؟ و چرا از سوی افراد خانواده پیام های دلگرم کننده دریافت نمی کنید؟!

مطمئناً بهترین و سالم ترین فضایی که یک نوجوان می تواند از لحاظ عاطفی در آن رشد کند، محیط خانواده و از طریق ارتباط با افرادی مثل پدر، مادر، خواهر و برادر است. در محیط های مختلف و گاهی ناسالمِ جامعه و یا فضاهای خطرناک مجازی مانند چت روم ها و ...، رشد عاطفی مناسبی نخواهیم داشت.

این مسأله ما را به یاد شعر خواجه ی شیراز، حافظ شیرین سخن انداخت که:

سـالـها دل طلب جـــام جم از مـا مــی کرد                               و آنچه خود داشت ز بیگانه تمنا می کرد
گوهری کز صدف کون و مکـان بیـرون است                               طلب از گـمشـــدگان لـب دریــا می کرد

بنابر این با توجه به آسیب هایی که دوستی های افسار گسیخته ی دختر و پسر به دنبال دارد؛ خانواده را ایمن ترین پایگاهی می دانیم که می تواند کمبودهای عاطفی ما را جبران کند؛ نه ارتباط با جنس مخالف که آسیب های فراوانی را مثل شکست در عشق، تنفر از جنس مخالف، از دست دادنِ فرصت ازدواج و ..، به دنبال دارد.

آیا تاکنون به عواقب این ارتباط ها فکر کرده اید؟ آیا فکر می کنید راه فرار از یک مشکل، انداختن خود در مشکلی بزرگ تر است؟ قبل از این کار و برای برطرف کردن مشکلاتی که در خانواده دارید آیا با یک کارشناس مشورت نموده اید؟

به هر حال توضیه ی ما این است که حل مشکل خود را در خانواده تان جستجو کنید. به همین منظور راه کارهایی خدمت شما ارائه می کنیم که با به کار بستن آن ها می توانید با اطرافیان و خانواده ی خود رابطه ی صمیمانه ای داشته باشید و خلاء های عاطفی خود را تا حدود زیادی برطرف نمایید. ان شاءالله با ازدواج به موقع و موفق، مشکل، به کلی حل خواهد شد.

1. گام اول: کلید حل این مشکل در دستان خود شماست. برای شروع، کافیست در بین اعضای خانواده فردی را پیدا کنید که از لحاظ قلبی و عاطفی بهتر می توانید با او ارتباط برقرار کنید. مثلاً از مادر یا یکی از برادر یا خواهرانتان که از نظر روحی و اخلاقی با وی تشابه و نزدیکی بیشتری دارید، آغاز کنید و به تدریج، این نوع رفتار را به دیگران هم سرایت دهید.

2. اندکی تحمل: اصلاح رابطه ی شما با سایر اعضای خانواده که مدتی بین شما و آنها شکر آب بوده، زمان بر است و نیاز به بردباری ویژه ای دارد. به خصوص این که اگر قبلاً رفتار خاصی از سوی شما سر زده که مانع برقراری رابطه ی صمیمانه بوده، باید بیشتر تحمل داشته باشید. نباید انتظار داشته باشید که این رابطه ی صمیمانه، بلافاصله و به سرعت شکل بگیرد. این امر، نیازمند زمان است و به تدریج به هدف خود خواهید رسید.

3. حفظ حریم ها: شاید بخواهید برای شروع، از پدر یا مادر عزیزتان آغاز کنید و ابتدا رابطه ی خود را با ایشان بهبود ببخشید. خیلی تصمیم خوبیست و اتفاقاً سراغ سرچشمه رفته اید. توصیه همیشگی ما به پدر و مادر و فرزندان این است که با یکدیگر رابطه ی دوستانه و صمیمی داشته باشند.

اما از یک نکته ی باریک تر از مو نباید غفلت کنید. نباید توقع داشته باشید همان نوع رابطه ای که بین شما و یکی از دوستان صمیمی تان در خارج از خانه وجود دارد، بین شما و پدر و مادرتان هم برقرار شود. زیرا علاوه بر جایگاه ویژه ی پدر و مادر و رابطه ی فرزند با آن ها، فاصله ی سنی بین شما و آن ها هم به طور معمول، یک مانع طبیعی است که اجازه ی داشتن همان رابطه ی صمیمانه ی با دوستان را، به شما نمی دهد. پس با حفظ حریم بین خود و آنان و با توکل بر خدا، کار را شروع کنید.

4. سکویی برای پرش: در این مسأله شک نکنید که هر پدر و مادری نسبت به فرزند خود، دلسوز ترین فرد محسوب می شود. حتماً این قضیه در مورد شما هم صحیح است و به عنوان سکویی برای پریدن به سوی زندگی ای جدید، توأم با صفا و صمیمیت به شمار می آید. پس خیرخواهی و دلسوزی آن ها را قدر بدانید و برای آن ارزش قایل شوید. از همین ویژگی کمک گرفته و با برجسته کردن آن، مخصوصاً در جمع، گفت و گو و ارتباط قلبی بین خود و آن ها را گسترش دهید.

5. امروز بکار، فردا درو کن: قانع کردنِ طرف مقابل به هر قیمتی، ممنوع! بعضی وقت ها واقعاً حق با فرزندان است و قبولِ صحبت فرزندان برای والدین خیلی سخت است در حالی که آن ها می دانند که حق با فرزندشان است. پس غرورشان را نشکنید و ضمن آن که به طور منطقی استدلال خود را بیان می کنید، به آن ها احترام بگذارید. تواضع نشان دهید و خدای ناکرده صدای خود را بلند نکنید. سکوت کنید چون "گر سخن نقره است، خاموشی طلاست" و در یک کلام، لج آن ها را در نیاورید.

6. انسان، بنده ی احسان: نیکی کردن به پدر و مادر و دیگر اعضای خانواده، زمینه ی دیگری برای جلب نظر آن ها به سوی خود است. انسان، بنده ی احساس است. پس بدون چشم داشت از پدر، مادر و دیگر اعضای خانواده، به کمک آن ها بشتابید و عواطف خود را بدون تعارف و صریح، به آن ها ابراز کنید. زیرا ابراز محبت، یکی از اهرم های مهم در ایجاد رابطه ی صمیمانه است. توجه داشته باشید که این ابراز محبت، به گونه ای باید باشد که تغییر رفتارتان را کاملاً احساس کنند.

7. تعریف به جای تخریب: همه ی انسان ها از این که مورد تقدیر و تعریف قرار بگیرند، لذت می برند و نسبت به شخصی که این کار را انجام می دهد، احساس خوبی پیدا می کنند. پس به جای این که از اعضای خانواده ی خود گله و شکایت کنید و شخصیت آن ها را نزد خود و دیگران تخریب کنید، آن ها را مورد تعریف و تمجید قرار دهید. از زحمتشان تشکر و قدردانی کنید. اگر این کار در حضور دیگران صورت پذیرد، اثرِ آن چند برابر خواهد شد. امتحان کنید!

8. نقش واسطه گر: شاید به هر دلیلی نتوانید خودتان صراحتاً رودر رو، آغازگر باشید و برای شروع، نیاز به کمک داشته باشید. برای این کار می توانید از فردی به عنوان واسطه که مورد احترام و اعتماد پدر و مادرتان است مثل پدربزرگ، مادربزرگ یا یکی از بستگان، کمک بگیرید. اما لازم است که آن ها، اطلاع پیدا نکنند که شما از فرد واسطه، این درخواست را کرده اید.

9. گسترش دایره ی روابط: ارتباط با نامحرم زمانی موجب ایجاد آرامش در روح و روان شما می شود که از کانالِ ازدواج صورت بگیرد. رسیدن به این نوع آرامش، وعده ی خداوند در قرآن است. اما اگر ارتباط با نامحرم از طریق غیر مشروع و خلاف عُرف جامعه صورت پذیرد، نتیجه ی معکوس در بر خواهد داشت که همان اضطراب و پریشان خاطری است.

پس به جای ارتباط با جنس مخالف یا حتی فکر کردن به این موضوع، سعی کنید ارتباط خود را با محرم هایتان مثل خواهر، خاله، عمه و ...، برای آقا پسر ها و برادر، دایی، عمو و ...، برای دختر خانم ها و همچنین با افراد همجنس مثل دوستان، همکلاسی ها، اقوام و ...، گسترش دهید و جداً از انزوا و گوشه گیری بپرهیزید.

10. حلّال مشکلات: ارتباط خود را با خدا افزایش دهید. زیرا "چون صد آمد، نود هم پیش ماست." با ایمان به خدا تنها نیستید. غم و غصه ای ندارید. به زندگی امیدوار می شوید و خداوند راه های موفقیت را جلوی پای شما قرار می دهد. شما به پاکی دل و احساس حضور در محضر خدا، نیاز دارید نه به پرسه زنی و وقت گذرانی بیهوده با دوستانی که فقط وقت و عمر شما را به هدر می دهند. بنا بر این دل خود را خانه تکانی کنید و زبانه های افکار بیهوده را بیرون بریزید تا در فضای خوب آن، تمرکز فکر و آرامش دل پیدا کنید و به هر کاری برسید.

نتیجه این که: با توکل بر خداوند، راه کار های گفته شده را عملیاتی کنید. در ابتدا شاید انجامِ آن ها مقداری سخت به نظر برسد. چون لِه کردنِ غرور برای هر کسی مخصوصاً یک نوجوان، دشوار است اما به سختی اش می ارزد. اگر این گونه عمل کردید، خواهید دید روز به روز ارتباط بین شما و خانواده تان گرم تر می شود و دیگر نیازی به محبت های دروغین و آلوده ندارید. مطمئن باشید که این همان راه درستی و پاکی است!

تکبّر؛ انکار حق [2]

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

انکار حق

آدمیزاد موجودِ زرنگی است، می داند اگر قیافه بگیرد هیچ کس او را تحویل نخواهد گرفت.
لذا در ظاهر تواضع می کند و برای کسی قیافه نمی گیرد ولی در واقع قلبش پر از تکبّر است. افرادی که قلبشان پر از تکبّر است، ولی به ظاهر افرادِ مهربان و بعضاً متواضعی هستند را باید از طریق نپذیرفتن حق شناخت.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
« به درستی که تکبّر چیزی نیست جز انکار کردن حق.»

اینکه مؤمنان باید از کافران متنفر باشند به دلیل همین رذیله است، نه به دلیل نادانی کافران. وقتی ما بدانیم دین به کافران عرضه شده و دلایل منطقی آن بیان شده است، ولی آنها نمی پذیرند، از تکبّر آنها در برابر حق مطلع می شویم؛ و طبیعی است که قلب انسان از چنین افرادی متنفر باشد.
بین سختی کشیدن و تکبّر چه رابطه ای وجود دارد؟
سختی کشیدن چگونه تکبّر را از بین می برد؟
سختی ها موجب می شود انسان ناتوانی خود را درک کند و با همه ی دارایی ها و توانایی هایش، نیاز خود را به دیگران و به ویژه نیاز خود را به خداوند متعال بیشتر در یابد. و از همین ناحیه تکبّر زائل می گردد.
از طرفی می توان گفت، سختی کشیدن به طور واقعی انسان را رشد می دهد و باعث می شود حقیقتاً روح انسان بزرگ شود، لذا دیگر انسان نیازی به تکبر نخواهد داشت.
کسی که حقیقتاً بزرگ باشد، دیگر قیافه نمی گیرد، شاخ و شانه نمی کشد و برای بزرگ شدن دیگران را تحقیر نمی کند.

تکبّر؛ بیماری سرطان [1]

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

بیماری سرطان

تکبّر مثل بیماری سرطان ممکن است به هرجایی از وجود انسان سرایت کند و خطرناک ترین جایی که ممکن است سرایت کند در قدرت فهم و عقل انسان است. اگر تکبّر به عقل و فهم انسان بزند، دیگر راه نجاتی برای انسان نیست یا لااقل خیلی بعید است که امیدی به نجات او باشد.

امام باقر (علیه السلام) در مورد اثر تکبّر در عقل می فرمایند:
« در قلب هرکسی مقداری کبر داخل شود،
به همان اندازه از عقلش کاسته می شود،
چه زیاد باشد چه کم.»

حداقل اثر تکبّر این است که امکان تعلیم را از بین می برد. آدم متکبّر که چیزی یاد نمی گیرد. یادگیری استعدادی است که نیازمند تواضع است.

به همین دلیل است که امیرالمومنین (علیه السلام) یادگیری را برای متکبّر منتفی می داند:

« لَا یَتَعَلَّمُ مَنْ یَتَکَبَّرُ »

مهم ترین آموزه ای که پدران و مادران و همه ی مراکز تعلیم و تربیت می توانند برای رشد راندمان علمی بچه ها به کار بگیرند، آموزش تواضع و دوری از تکبّر به آنهاست؛ چرا که تکبّر مهمترین عاملِ نفهمیدن و کج فهمیدن است.

چه خوب است معلّمین، در پیچ و خم تعلیم و تربیت، بیش از همه ی تعالیم به این بپردازند که در دل دانش آموز چیزی از تکبّر باقی نماند. و چه خوب است که در حوزه و دانشگاه هم به خطر تکبّر، به عنوان مهم ترین عامل ایجاد رکود علمی، بیشتر توجه شود. کسی که متکبر باشد، نمی فهمد و یا حاضر نیست متوجه اشتباه خودش بشود و رای خودش را تغییر دهد.

یك فانوس روشن

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

یك فانوس روشن
 

در خانه را كه بست انگار هنوز شك داشت، با خودش گفت:«چرا چیز بهتری را نذر نكردم؟» سپس دستی كشید بر روی كلون مردانه كه بعد از میرزا خدا بیامرز شوهرش دیگر كسی آن را به صدا در نیاورد تا این كه... خودش می گفت:«هر كه بود متبرك كرده خانه را .» دو قدم رفت سپس ایستاد ولی قدم های بعدی را محكم تر برداشت چیزی را هم گرفته بود زیر چادرش. كوچه تنگ و تاریك بود به همین خاطر شب ها ترسناك به نظر می رسید ولی امشب به خاطر تولد امام رضا(علیه السلام) همه جا روشن بود. پیرزن پس از مرگ میرزا زندگی سختی داشت،نرگس را هم به سختی بزرگ كرد تا این كه برای نرگس خاستگار آمد پیرزن هر چه داشت و نداشت را فروخت تا جهاز دخترش را كامل كند، این بود كه دیگر دست به دامان امام رضا(علیه السلام) شد.
 
وقتی به نزدیكی حرم رسید ایستاد و تعظیمی كرد، سپس وارد بازرسی شد، صدای زنی بلند شد كه:
ـ مادر این چیه، نمی شه ببری داخل!!
ـ نذره دخترم چیكارش كنم؟؟؟
ـ قدغنه نمی شه ببری داخل، مادرجان.

دو دقیقه طول كشید تا بلاخره آمد. دستی به در طلایی حرم كرد و گفت:
«آقا تو كه بی نیازی، این رو قبول كن كه سند نیاز ما باشه
رفت و گوشه ای نشست. چادرش را كنار كشید و فانوس رنگ و رو رفته را كناری گذاشت. كبریت را در آورد و آتش زد. خواست بلند شود كه مردی گفت:«مادر این جا چه می كنی؟؟؟»
ـ نذر دارم پسرم.
ـ اگه نذر داری باید اونجا ببری. و بعد با دست به جایی اشاره كرد.

داخل دفتر نذورات كه شد مردی را دید، در حالی كه دسته پولی را می شمرد به پیرزن گفت:«بله! مادر نذر داری، بگو تا بنویسمش.»
پیرزن چادرش را كنار كشید و فانوس را گذاشت روی میز ، مرد نگاهی به فانوس كرد و سپس به او گفت:« مادر جان امام رضا (علیه السلام) قربونش بشم این همه لامپ برقی داره، اگه می خوای می گیرمش ولی من یه فانوس رو به كدوم قسمت تحویل بدم؟»

پیرزن می خواست حرفی بزنه، ولی بغض ای كه آمده بود توی گلویش نگذاشت. با نارحتی فانوس را برداشت، پاهایش می لرزید از پیری یا سرما یا دلشكستگی. هنوز دو قدم بیشتر نرفته بود كه ناگهان همه جای حرم تاریك شد. چند لحظه بعد همه جا روشن شد، انگار برق اضطراری بود.

پیرزن قدم بعدی را كه برداشت لامپ ها و چراغ ها كم نور و پر نور شدند وبعد هم خاموشی مطلق.
صحن یك لحظه خاموش شد و هیچ نوری نبود جز، نور فانوس پیرزن كه زیر چادرش بود.

كتاب: یک فانوس روشن
نوشته ی: مـهدی قزلی

اگر اجابت نشد

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

اگر اجابت نشد

مرحوم دولابی فرمودند:
دعا بکن؛ ولی اگر اجابت نشد، باخدا دعوا نکن!
میانه ات با او بهم نخورد؛ چون تو جاهل ای و او عالم و خبیر

دعا از دیدگاه مکتب تشیع دارای دو رکن اساسی است و بهترین سلاح برای مومن دعا است.
قرآن و ائمه دو رکن اساسی دعا هستند؛ خداوند می‌ فرمایند:

ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکمْ
بخوانيد مرا، اجابت مي کنم شما را

و یا در آیه 77 سوره فرقان خداوند می‌ فرمایند:

اگر دعا نبود خدا به شما توجهی نداشت.

از ائمه (ع) نقل شده که دعا سلاح مومن و انبیاء است، بهترین عبادت دعا است و یا دعا کلید رحمت خداوند است. این‌ها اهمیت دعا در روایات را نشان می‌دهد.

نکته‌ای وجود دارد که ما از آن غافل هستیم آن است که انسان‌ها گاهی فقط در وقت سختی دعا می‌کنند در صورتی که خداوند خطاب به حضرت داوود (ع) می‌فرمایند: در ایام شادی یاد من باشید تا در وقت گرفتاری شما را اجابت کنم؛ یعنی همیشه به یاد خدا باشید و خواسته خود را از او بخواهید نه فقط در وقت سختی‌ها.

پیامبر (ص) می‌فرمایند در شادی و آسایش، خود را به خداوند بشناسید که صدای شما در ملکوت آسمان شناخته شده باشد و نکته بعدی که باید مدنظر داشته باشیم اصرار در دعاست.

در روایات چهار شرط برای استجابت دعا یاد شده است؛
اولین شرط معرفت است. ما باید بدانیم چه خدایی را پرستش می‌کنیم، خدایی که باید بخوانیم و بشناسیم، خدای قادر و قدرتمند است و اگر به این امر اعتقاد داشته باشیم در استجابت دعا مهم است.

برای استجابت دعا باید حق خداوند را رعایت کنیم. اگر دعا می‌کنیم و اجابت نمی‌شود به این دلیل است که حق خداوند را به اندازه معرفت خود رعایت نمی‌کنیم.

کسب حلال یکی دیگر از شرایط استجابت دعاست. اگر می‌خواهیم دعا مستجاب شود باید لقمه حلالی داشته باشیم، حضور قلب و رقت قلب، یعنی قلبی که احساس خوبی داشته باشد و دل‌سنگ نباشد در آن وقت دعا به اجابت می‌رسد.

موانع استجابت دعا
روایتی از امام صادق (ع) داریم که می‌فرمایند گاهی انسان‌ها دعا می‌کنند و نزدیک مستجاب شدن آن مرتکب گناهی می‌شوند و این گناه باعث می‌شود حاجت آنها برآورده نشود.

ظلم باعث می‌شود که دعا به اجابت نرسد و این ظلم ابعاد وسیعی دارد، گاهی دعاهای ما مخالف حکمت خداوند است و یا به نفع ما نیست که باعث می‌شود دعا به اجابت نرسد.

آداب دعا
در ابتدا باید دعا را با "بسم الله الرحمن الرحیم" شروع کنیم. در ابتدا و انتهای دعا صلوات بر پیامبر و آلش را فراموش نکنیم. در روایات داریم که خداوند صلوات بر پیامبر را می‌پذیرد و خدا کریم‌تر از آن است که این دو را بپذیرد و دعای مابین آن را نپذیرد، پس بین این دو حاجت خود را قرار بدهید که دعا مستجاب می‌شود.

معصومین را شفیع خود قرار دهید. قبل از دعا، مدح خداوند را بگوییم "ای خدایی که رحیم، مهربان و غفاری، ای خدایی که بدی را نادیده می‌گیری".

دو رکعت نماز بخوانیم و وضو بگیریم، رکوع و سجود را با طمانینه و آرامش به جا بیاوریم، در دعا به فکر همه باشیم، همگانی بودن دعا را رعایت کنیم. آنگونه دعای خودمان هم مستجاب می‌شود، وقت مناسبی را برای دعا انتخاب کنیم. مثلا در وقت سحرها یا بعد از نماز واجب، هنگام نزول قرآن و امثال این‌ها.

درخواست‌هایی که نباید از خداوند داشته باشیم
چیزی که حلال نیست را درخواست نکنیم، عجله در برآوردن حاجت نداشته باشیم، درخواست و اصرار داشته باشیم ولی نخواهیم مصلحت خود را به خداوند بشناسیم، بهتر است آن چیزی که خدا ما را امر کرده اطاعت کنیم. اگر مصلحت در آن کار باشد حتما به اجابت می‌رسد.

بعضی از افراد هستند که دعای آنها حتما به اجابت می‌رسد مانند دعای پدر،‌ از او بخواهید برای شما دعا کند، دعای اطفال مستجاب می‌شود، کسی که اهل قرائت قرآن باشد، خدا دعای او را مستجاب می‌کند.

کسی که قطع رحم کرده باشد، کسی که اهل خوردن شراب باشد و کسی که اهل گناه باشد دعای او به اجابت نمی‌رسد.

راه های دوست آزمایی

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

راه های دوست آزمایی

 

امام علی [علیه السلام] می فرمایند:
رفاقت و دوستی یک نوع خویشاوندی اکتسابی است.

راه های دوست آزمایی:
1. در حال بی نیازی و فقر، دوستی او عوض نشود.
امام باقر [علیه السلام] می فرمایند:«بدترین دوست کسی است که تو را به هنگام بی نیازی ات حفظ کند و به وقت تنگ دستی رها سازد.»

2. به هنگام عصبانیت، بدگویی تو را نکند.
امام صادق [علیه السلام] می فرمایند:«دوستی که سه بار از تو عصبانی شد؛ ولی بدگویی تو را نکرد و کلام ناسزا از دهانش خارج نشد، او را برای خود نگه دار

3. به نماز اهمیت بدهد.
قرآن می فرماید:«ای اهل ایمان! با آن گروه از اهل کتاب و کافران که دین شما را به بازیچه گرفتند، دوستی مکنید. زمانی که شما ندای نماز بلند می کنید، آن را به مسخره بازی می گیرند؛ زیرا آن قوم مردمی نادان و بی خردند.»

4. در هنگام سختی و راحتی انسان، اهل نیکی باشد.
امام علی [علیه السلام] می فرمایند:«دوستان در سختی ها امتحان می گردند.»

5. هنگام از بین رفتن توانایی انسان، دوستی اش از بین نرود.
امام علی [علیه السلام] می فرمایند:«هنگام از بین رفتن قدرت انسان، دوست از دشمن شناخته می گردد.»

امام علی [علیه السلام] در وصایای خود به امام حسن [علیه السلام] می فرمایند از دوستی با این افراد اجتناب کن:
1. پسرم از دوستی با احمق بپرهیز، چرا که می خواهد به تو نفعی رساند اما دچار زیانت می کند.
2. از دوستی با بخیل بپرهیز، زیرا آنچه را که سخت نیاز داری از تو دریغ می کند.
3. از دوستی با بدکار بپرهیز، که با اندک بهایی تو را می فروشد.
4. و از دوستی با دروغگو بپرهیز، که او به سراب ماند، دور را به تو نزدیک و نزدیک را به تو دور می نمایاند.

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» رابطه و تامین غرایز

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

رابطه و تامین غرایز

مبحث: روابط دختر و پسر
پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» رابطه و تامین غرایز

سوال7: در شرایط جامعه ی امروزی که هزینه های ازدواج بسیار سنگین و کمر شکن شده است، آیا برای تامین نیازهای جنسی و ... راهی به جز ارتباط با جنس مخالف باقی می ماند؟
پاسخ: آیا به خاطر دارید آخرین باری که ماشینِ گل زده ی عروس دیدید، مربوط به چه زمانی بوده است؟ یا آخرین مرتبه ای که به یک مجلس عروسی دعوت شده بودید، چند روز یا چند هفته ی قبل بوده است؟ تعجب نکنید! منظور خاصی از این سوالات نداریم. فقط می خواهیم پیشنهاد کنیم اگر دوباره به مجلسی این چنینی دعوت شدید، از داماد بپرسید که چرا اینقدر خود را به زحمت انداخته و هزینه های متعدد و مشکلات فراوان را پذیرا شده است؟

گمان می کنم که متوجه منظورم شده باشید. هر روزه و به خصوص در ایام جشن و شادی، کم نیستند دختر و پسر هایی که پیمان زناشویی می بندند و برای داشتن یک زندگی پاک و مقدس، با توکل بر خدا، حاضر به پذیرش مشکلات آن می شوند و به قول معروف، نوش های زندگی را در کنار نیش های آن می پذیرند.

یک ورزشکار در رشته ی وزنه برداری برای آویختنِ مدال خوش رنگ طلا برگردن، هیچ موقع با خودش نمی گوید: وزنه، خیلی سنگین و کمرشکن است. اگر اقدام به وزنه برداری کنم، دچار سختی خواهم شد ولی چون از رفتن بر روی سکوی قهرمانی لذت می برم، بدون مسابقه و زحمت و تلاش می خواهم آن مقام ورزشی را بدست آورم.

به راستی اگر کسی اینگونه استدلال کند، آیا سزاوار نیست که در جوابش گفته شود:

نابرده رنچ، گنج میسر نمی شود          مزد آن گرفت، جان برادر که کار کرد

نگاه جنسی یا انسانی؟
خواننده ی عزیز؛ هر مشکلی راه حل مربوط به خودش را می طلبد. اگر انسان احساس تشنگی کند، از آب شور استفاده نمی کند. چون هرچه بیشتر آب شور بنوشد، احساس تشنگی او شدیدتر خواهد شد. پس بهترین شیوه برای رفع نیاز هایی مانند غریزه ی جنسی، ازدواج است نه روابط گناه آلود که مانند باتلاق، هر لحظه انسان را بیشتر در خود فرو می برد.

همچنین این نوع نگاه به ازدواج و به جنس مخالف، یک نگاه کاملا توهین آمیز جنسی و غیر انسانی است. این فرد می خواهد لذت های غریزی خودش را ببرد بدون اینکه مسؤلیت و تعهدی را قبول کرده باشد. در حالی که واقعیت این است که در کنار هر بهره برداری و لذتی، یک یا چند تعهد وجود دارد. پس آنچه در ارتباط بین دو جنس مخالف مطرح است نگاه انسانیِ دو جنس به یکدیگر است نه نگاه جنسی دو انسان به هم.

بر این اساس لازم است در زمینه ی مدیریت غریزه ی جنسی، پیشنهاد هایی را بیان کنیم:
1. ازدواج: اگر واقعا شرایط نسبی برای ازدواجتان فراهم است، بدانید که بهترین و کار ساز ترین روش جهت مهار غریزه ی طغیانگر جنسی، ازدواج است. این کار، شدنی است اگر چشم و هم چشنی ها کنار گذاشته شود و با روش های صحیح ازدواج آشنا شوید. جوان های بسیاری را می شناسیم که ازدواجشان به دور از تجملات و خرج های اضافی انجام می شود. آن ها در ابتدا سرح توقعات خود را پایین می آورند و در گام بعدی (برای انتخاب همسر) سراغ خانواده ای می روند که سطح انتظارات آن ها هم منطقی باشد.

2. اما اگر شما هم مثل بسیاری از نوجوان ها و جوان ها، به هر دلیلی شرایط ازدواج برایتان فراهم نیست؛ چند پیشنهاد داریم که راه کار های مناسبی برای تعدیل و کنترل مثبت غریزه ی جنسی به شمار می آیند. در این روش (کنترل مثبت)، بر خلاف کنترل منفی که فرد دچار فشارهای غریزه ی جنسی شده و میخواهد آن را مهار کند، از روش های پیشگیرانه کمک گرفته می شود که هم راحت تر است و هم بی زیان. چرا که جسم و روان فرد دچار آسیب نمی شود.

الف) مراقبت از راه های ورودی شهوت
اولین دریچه ی ورودی بدن و نقطه ی شروع افکار تحریک کننده، چشم است. همانگونه که دیدن مناظر طبیعت باعث شادی و نشاط ما و یا دیدن صحنه های عزا، باعث غم و غصه ی ما می شود، همچنین تماشای صحنه ها و تصاویر شهوت انگیز برای جوانی که در اوج غریزه ی جنسی قرار دارد، تا مدت ها او را در گیر کرده و او را آزار خواهد داد. به همین دلیل است که خداوند در سوره ی مبارکه ی نور، آیات 30 و 31 به مردان و زنان با ایمان دستور می دهد

دومین دریچه، گوش است. گوش دادن به موسیقی های تند و محرک و شنیدن لطیفه ها و صحبت های جنسی، قطعا می تواند سکوی پرشی برای پرتاب انسان به درون منجلاب شهوت و فساد جنسی باشد.

سومین دریچه، دهان است. جوان به تناسب شرایط سِنی، از انرژی وافری برخوردار است. حالا اگر از مواد غذایی مانند چربی ها، شیرینی ها و سایر خوردنی هایِ انرژی زا و پر کالری، بیش از نیازش استفاده کند، مطمئناً مهار اسب چموش شهوت را از دست خواهد داد.

ب) ورزش، ورزش، ورزش
ورزش، علاوه بر آنکه وسیله ی مناسبی برای پر کردن اوقات فراغت به حساب می آید، باعث دفع انرژی های اضافی بدن شده و به فرد، اجازه ی شهوت زدگی نخواهد داد.

ج) پرهیز از تنهایی و بیکاری
معمولاً کسانی که اکثر اوقات در مکانی خلوت به سر می برند و یا خود را به کاری مشغول نمی کنند، بیش از دیگران از فوران آتشفشان شهوت شکایت دارند. بنابراین باید از تنهایی و گوشه گیری پرهیز کرده و همیشه برای اوقات فراغت برنامه ریزی داشته باشیم. از بهترین سرگرمی ها، رفت و آمد با دوستان مناسب و شرکت در مجموعه های فرهنگی و ورزشی است.

د) انس با قرآن، دعا و معنویات
انس با قرآن و دعاهای فراوانی که در کتب روایی وجود دارد، روح و فکر ما را از آلودگی ها شست و شو می دهد. همچنین شرکت در جلسات معنوی مثل حلسات دعا، زیارت عاشورا و عزاداری ائمه و انجام امور عبادی مانند روزه، در جهت کنترل غرایز انسان بسیار مؤثر است.

پیامبر اکرم می فرمایند:« هر کس قدرت بر ازدواج ندارد و روزه بگیرد، یقیناً روزه، نیروی غریزه او را تضعیف می کند.»

به هر حال آنچه در بالا ذکر شد، گزیده و مختصری از روش های کنترل غریزه ی جنسی بود و خلاصه ی سخن ما آن است که خدای مهربان و حکیم نیازی که در وجود ما قرار داده، متناسب با آن، پاسخش را نیز به ما نشان داده و این ما هستیم که بین حلال و حرام، یک راه را انتخاب می کنیم و البته می دانیم که راه حرام، لذت لحظه ای دارد و پشیمانی همیشگی، اما راه حلال هرچند همراه با سختی هایی است لکن لذت و خوشی آن همیشگی و آرامش بخش خواهد بود.

گناه با ما چه کرده است؟

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

گناه با ما چه کرده است؟
[حجت الاسلام پناهیان:]
ما با گناه روح و قلب خود را خراب کرده‌ایم،
به حدی که دیگر عجائب عالم را نمی‌بینیم،
صدای تسبیح فرشتگان را نمی‌شنویم،
عاشقانه از دوری خدا اشک نمی‌ریزیم
و با غیر خدا سرگرم می‌شویم و ...

گناه، حجاب است و تار و پودهای پرده حجاب، خودبینی است كه هیچ حجابی بدتر از آن نیست.

امام موسی کاظم (علیه السلام) می فرمایند:
بین خدای سبحان و خلق او غیر از خود خلق، حجاب دیگری نیست. خداوند بدون حجاب پوشیده و بدون ساتر، مستور و پنهان است.

اگر حجابی در میان است، همان خودبینی خلق است و اگر پرده‏ای آویخته باشد، همان غرور مخلوق است وگرنه آن پری روی، پرده‏ای ندارد؛ میان عاشق و معشوق هیچ حایل نیست تو خود حجاب خودی حافظ از میان برخیز انسان هر اندازه كه در تار و پود خود بینی واقع شود، از خدا بینی محروم است و با انبیای الهی نیز شهود و حضوری ندارد و از ره‏آورد آنان و از سخنان وحی به اندازه خودبینی خود محروم خواهد بود.

اگر انسان سخن رسول الله را نمی ‏شنود و قرآن را نمی‏فهمد باید بداند كه در حجاب گناه است و میزان نفهمیدنش به مقدار حجابش بستگی ‏دارد. هر چه بیشتر در دنیا و گناهان خود غوطه‏ ور باشد، به همان اندازه از فهم قرآن محجوب است و هر اندازه از شهوت حیوانی لذت می‏برد، از لذّت قرآنی محروم می‏ شود؛ زیرا فرمود:

فَلَمَّا زَاغُوا أَزَاغَ اللَّهُ قُلُوبَهُمْ | سوره صف آیه 5

ثُمَّ انصَرَفُواْ صَرَفَ اللّهُ قُلُوبَهُم | سوره توبه آیه 127

بنابراین، قرآن در حجاب نیست و پرده ‏ای ندارد، ابهامی ندارد كه دیگران آیاتش را نفهمند، بلكه كافران و دنیا طلبانند كه در حجاب خودبینی گرفتارند و به همین جهت، نمی ‏توانند بیرون از خود را بفهمند و هر چه را كه با خودبینی و دنیاطلبی و لذّت ‏گرایی آنان نسازد، نمی ‏توانند آن را بفهمند. خدای سبحان درباره محرومان از تدبّر در قرآن می ‏فرماید:

أَفَلَا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا | سوره محمد آیه 24

یعنی چرا اینها درباره قرآن تدبّر نمی‏كنند. مگر بر قلوب آنان قفل های دل، زده شده است؟
معلوم می ‏شود دل هم قفل دارد و اگر دلی قفل شد، همانند چشم ای كه بسته باشد، نه توانایی دیدن نور را دارد و نه می‏تواند در پرتو آن نور چیزهای دیگر را ببیند. قرآن كریم برای فهم آیات خود، قلب باز و صدر مشروح را لازم می‏داند.

فَمَن يُرِدِ اللّهُ أَن يَهْدِيَهُ يَشْرَحْ صَدْرَهُ لِلإِسْلاَمِ | سوره انعام آیه 125

زیرا در متن قرآن پیچیدگی و ابهام نیست اگر مشكلی هست از ناحیه قابل یعنی قلب انسانهاست كه قفل و مانع دارد. خدای سبحان به رسول خود می‏فرماید به اینان بگو اگرچه من از جنبه نبوّتْ قرآن را دریافت كرده‏ ام، ولی در تلاوت و تفهیم كردن آن، از راه بحث و استدلال و تعقل و برهان و بیّنه با شما سخن می‏ گویم و اگر شما فطرت خود را دفن نكرده باشید و در گناهان غوطه ‏ور نشده باشید، می‏توانید با ایمان و عمل صالح، آیات الهی را به روشنی دریابید.

قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ
إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلًا
صَالِحًا وَلَا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا | سوره کهف آیه 110

بگو من هم مثل شما بشرى هستم و[لى] به من وحى مى‏شود
كه خداى شما خدايى يگانه است پس هر كس به لقاى پروردگار خود
اميد دارد بايد به كار شايسته بپردازد و هيچ كس را در پرستش پروردگارش شريك نسازد.

تنهایی‌های انسان‌

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

تنهایی‌های انسان‌


حضرت علی علیه السلام می فرمایند:
«مَنْ عَرَفَ نفسَه فقد عَرَفَ ربَّه»
[خدا را شناخته هر کس خود را شناخت.]
P =» q

خداوند در سوره ی ملک می فرماید:
«وَلَا تَكُونُوا كَالَّذِينَ نَسُوا اللَّهَ فَأَنسَاهُمْ أَنفُسَهُمْ»
[خدای خودشان را از یاد بردند آنان که خود
را فراموش کردند.]
q =» P

[حجت الاسلام پناهیان:] انسان موجودی تنهاست
و نمی‌تواند تنهایی‌اش را جز با خدا برطرف کند.
بهترین رفاقت‌ها با آدمها در این دنیا،
در نهایت طوری می‌شود
که باز انسان به تنهایی خود بازمی‌گردد.
تنهایی انسان تقصیر کسی نیست،
نباید دنبال مقصر بگردیم.
انسان فقط با خدای خودش انس می‌گیرد
و از تنهایی بیرون می آید.

وقتی قدم می زد تنها بود. حوصله اش سر می رفت.
100 تومان داد و یک بسه آدامس خرید. تمامی پیاده رو را سرگرم بود.

وقت اضافی که از حد گذشت تنهایی از حدی بالاتر می زد. حوصله اش هم سر می رفت.
100000 تومان داد و چه سیستمی که نخرید. به همین راحتی به تمام دنیا وصل شد.

این و آن را که باهم دید فکر کرد خیلی تنها مانده. دیگر حوصله اش سر رفته بود.
100000000 تومان داد و مقدماتش را خرید. نیمه ی گمشده اش را پیدا کرد.

حالا که دیگر خیالش از همه جا راحت شده بود، روی مبل لم داد و با کنترل، تلویزیون را روشن کرد:
«همراه اول، هیچ کس تنها نیست.»
تلویزیون را خاموش کرد. همه حرف از اول همین بود.

همراه اصلی که نباشد، همیشه تنها هستی.
یَا أَنِیسَ مَنْ لا أَنِیسَ لَهُ
ای همدم آنکه نیست همدمی برایش

پرسمان دانش آموزی» فصل نوجوانی» رابطه برای شناخت

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

رابطه برای شناخت

 

مبحث: روابط دختر و پسر
چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » رابطه برای شناخت

سوال6: دوستم ارتباط با جنس مخالف دارد. وقتی از او دلیل و انگیزه ی این کارش را پرسیدم گفت: قصد ازدواج با او را دارم و می خواهیم در این مدت یکدیگر را بهتر بشناسیم و اگر به این نتیجه رسیدیم مناسب یکدیگر نیستیم از هم جدا خواهیم شد. به نظرم دلیلش منطقی بود. نظر شما چیست؟
پاسخ: جا دارد به دوست شما که تصمیم عالی و مقدس ازدواج را گرفته تبریک بگوییم. امیدواریم که ایشان و همه ی جوان های فهمیم ما هرگز ازدواج نکنند مگر با همتای الهی خودشان.

چقدر این تصمیم زیبا، زیباتر می شد اگر قبل از هر چیز در مورد ازدواج و ملاک های انتخاب همسر و به ویژه شیوه ی انتخاب همسر با یک مشاور صحبت می کردند تا مشکلات و ابهامات انتخاب همسر به حداقل برسد.
اما چون شما کار او را منطقی و مورد قبول دانسته اید، بر خود لازم دیدیم که نکاتی را خدمت شما و دوست عزیزتان مطرح کنیم:

ما معتقدیم که در ازدواج، به مهارت شناخت دنیای جنس مخالف نیاز است. بنیادی ترین اصل در ازدواج، شناخت طرف مقابل به عنوان جنس مخالف و همسر آینده است. اما کاملاً بااین نظر مخالفیم که برای شناختِ طرف مقابل از هر راه و روشی می توان استفاده کرد. دلیل مخالفتمان با روش دوست شما، این است که در این شیوه، نه تنها شناختی حاصل نمی شود بلکه مسیر شناخت با جوشش احساسات و عواطف بسته می شود. ما برای ادعای خود دلایلی داریم که هر کدام حاصل تجربه ی کاری ماست و به چند مورد اشاره می کنیم:

1. این یک واقعیت غیر قابل انکار است که معمولاً پسرها عشق باز و دخترها عشق ورزند. یعنی نگاه دختر و پسر به روابطِ قبل از ازدواج، دو نگاه متفاوت است. پسرهایی که آزادانه و بدون هیچ گونه تعهدی اقدام به ارتباط با یک دختر می کنند، مهمترین هدف آن ها رفع نیاز جنسی شان است. (و جالب آنکه باور این مساله برای دختران خیلی سخت است.) در حالی که دخترها چون عشق ورزند، گمان می کنند که واقعا طرف مقابل عاشق او شده و خود را کم کم باید برای مراسم ازدواج آماده کنند حال آنکه حقیقتاً گول خورده اند و اگر منظور پسر، شناخت و نهایتاً ازدواج بود؛ چرا بدون بهانه گیری، رسماً از این دختر خواستگاری نکرد؟

با این وجود، از دختر و پسری که سرشار از عواطف اند و زمانی که در کنار هم قرار می گیرند، فعل و انفعالات هورمونی کشش فراوانی در آنها ایجاد می کند، چگونه می توان انتظار داشت که به شناخت لازم برای ازدواج برسند؟ اصلاً آیا مجالی برای شناخت پیدا خواهند کرد یا این که هر کدام سعی خواهد کرد معایب خود را بپوشاند تا علاقه ی طرف مقابل نسبت به او کم نشود؟

گذشته از این، آن ها بهترین اوقات را که از حوصله ی کافی برخوردارند، برای ملاقات انتخاب می کنند و هر وقت خسته شدند، از هم جدا می شوند. در این صورت چگونه و چه زمانی خواهند توانست آستانه ی تحمل یکدیگر را بسنجند و به شناخت کامل برسند؟

خیلی متاسفیم!
باید متاسفانه در اینجا این نکته ی غم انگیز را بیان کنیم که درصد بسیار بالایی از دخترانی که به بهانه هایی مانند شناخت برای ازدواج، درس خواندن و ... اقدام به دوستی و ارتباط با جنس مخالف می کنند، فریب خورده و به خاطر این که مثلاً طرف مقابل را از دست ندهند، راضی به ارتباط جنسی می شوند. آن ها آینده ی خود را که می توانست پاک و نورانی باشد، به یک عمر حسرت و ندامت تبدیل می کنند.

ما با بقیه فرق می کنیم
ناگفته نماند که برخی می گویند:
ما در مورد خودمان مطمئنیم. هر جا بخواهیم رابطه را قطع می کنیم و مراقبیم که اتفاق خاصی نیفتد.

در جواب این دسته از افراد باید گفت:
براساس آمار، حدود هشتاد درصد از کسانی که در دریای خزر غرق می شوند، شنا بلد هستند. ماهر و مطمئنند که غرق نمی شوند. همین اعتماد به نفس کاذب، کار دست آن ها می دهد. هرچه به آن ها گفته می شود که جلوتر نروید، می گویند حواسمان هست. آنقدر در دریا پیشروی می کند که در نهایت غرق می شود. در حالی که کسانی که شنا یاد نگرفته اند، بیشتر احتیاط می کنند.

بله؛ شیطان ما را قدم به قدم به پرتگاه نزدیک می کند. ما افراد بسیاری سراغ داریم که می گویند: من نفهمیدم که چه شد. به خودم آمدم و دیدم کار از کار گذشته و دچار مشکل شده ام.

2. در جامعه ی ما یکی از راه های تحقیق برای ازدواج (چه دختر و چه پسر) کسب اطلاع از همسایگان و اطرافیانِ فرد مورد نظر است. اگر در زمان ارتباط آن دو (که فرضاً هدفشان شناسایی و شناخت برای ازدواج هست)، کسی از اطرافیان، همسایگان و آشنایان، آن ها را باهم ببیند؛ به نظر شما پیش خودش چه فکری خواهد کرد؟ آیا چیزی غیر از روابط نامشروعِ آن دو نفر، در ذهنش خواهد آمد؟

دردسر، زمانی شدید خواهد شد که به هر دلیلی این دو نفر نخواهند با یکدیگر ازدواج کنند و به قول دوست شما، به این نتیجه برسند که مناسب هم نیستند. در این صورت است که هر دو در موضوع ازدواح و زندگی آینده با مشکلات جدی مثل خواستگاران نامتناسب یا نداشتن خواستگار (در مورد دختر) و شنیدن جواب رد از سوی نامزدهای مناسب (در مورد پسر) مواجه خواهند شد. چون خود آن دو نفر با رفتار اشتباه باعث نگاه منفی دیگران به خود شده اند.

3. سر انجام این ارتباط ها (به هر انگیزه صحیح یا غلطی باشد) دو حالت بیشتر نیست: یا اینکه به ازدواج با یکدیگر منتهی می شود و یا این گونه نیست و هر کدام با شخصی دیگر ازدواج می کنند.

اگر روزی قرار شد که باهم زیر یک سقف زندگی مشترکی داشته باشند، چون از قبل زمینه ی بی اعتمادی به یکدیگر را فراهم کرده اند، از این زندگی لذتی نخواهند برد.

خدا برای حفظ خانواده و ناموس، در وجود مرد، صفت غیرت قرار داده تا بواسطه ی این ویژگی، کانون خانواده اش را حفظ و نگهداری نماید. حالا فرض کنید مدتی از ازدواج آن دو نفر گذشت و به طور طبیعی شعله های آتش عشقشان فروکش کرد و به اصطلاح، آب ها از آسیاب افتاد. مرد نسبت به هر حرکت مشکوکی (مانند مزاحمت های تلفنی و ارتباط های شغلی او با مرد های دیگر و ...) که از همسرش می بیند، حساس شده و عکس العمل نشان می دهد و اینجاست که دیوار اعتماد بین او و همسرش متزلزل شده و به مرور این فکر، مرد را آزاد خواهد داد که نکند همسرم همان گونه که قبلا با من ارتباط داشته، حالا هم با افراد دیگری رابطه داشته باشد. این آغاز تلخ کامی ها، بهانه گیری ها و درگیری ها در زندگی مشترک است.

البته عکس این قضیه برای زن هم ممکن است رخ دهد. همان گونه که قبلا در جواب سوال 5 توضیح دادیم، او همیشه نگران است مبادا شوهرش (که سابقه ارتباط با نامحرم داشته)، دوباره سراغ کارهای قبلی خود برود و همان گونه که با من ارتباط برقرار کرد، برای بار دوم با کسی دیگر، طرح دوستی و به دنبال آن ازدواج را پیاده کند و هَوُو بر سر من بیاورد. چون "نو که آمد به بازار، کهنه شود دل آزار."

حالت دوم این است که بر سر مساله ی ازدواج به توافق نرسند. گاهی اوقات به خاطر تغییر شرایط طرفین، مشکلات غیر قابل درمان پزشکی (که با آزمایشات مشخص می شود) یا مخالفت خانواده ها و ... آن دو نمی توانند به یکدیگر برسند. اینجاست که دردسر هایی مانند احساس سرخوردگی، شکست روحی، افسردگی، نفرت از جنس مخالف و ازدواج گریزی برای طرفین و به خصوص از دست دادن خواستگار برای دختر ایجاد می شود.

دوست عزیز؛ زندگی مشترک همیشه به یک روال نیست. خیلی اوقات، زن و مرد بر سر مسائل مختلف اختلافاتی پیدا می کنند که شاید به جر و بحث و قهر های کوتاه مدت هم کشیده شود. در این موارد، زن یا مردی که قبلا تجربه ی ارتباط با شخص دیگری را داشته و بیشتر، خوبی های او را دیده؛ ممکن است نسبت به زندگی کنونی اش دچار تردید شده و با خود بگوید: ای کاش با همان فرد ازدواج کرده بودم.

او این مساله را برای خود احساس شکست می داند و غالباً تا مدت ها او را اذیت می کند و زندگی را بر خود و همسرش به بهانه های مختلف تلخ می کند. گاهی زمزمه های ازدواج مجدد و رسیدن به عشق گذشته از همین جا شروع می شود.

بنابراین به نظر می رسد، بهترین شیوه برای شناخت همسر آینده، به کار گیری روش های بی آسیبی مثل تحقیق و جلسات متعدد گفتگو زیر نظر پدر و مادرها است. البته روش این کار را باید با مطالعه در کتب مربوطه و مشاوره با اهل فن، یاد گرفت.

در این زمینه، مطالعه ی کتاب هایی مانند "مطلع مهر" نوشته ی آقای امیر حسین بانکی پور فرد و "گلبرگ زندگی" نوشته ی آقای حسین دهنوی توصیه می شود.

نیاز انسان به قرآن

انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست

نیاز انسان به قرآن
[حجت الاسلام پناهیان]:
قرآن یک قطعۀ نورانی، از جایگاهی بالاتر از بهشت است
و از نزد خود خداوند متعال به دست ما رسیده است.
ما مانند نیاز یک نوزاد به شیر مادر،
هر ساعت به بهره بردن از نور قرآن نیازمندیم.
 
خداوند حکيم است و خلقت را برای رسيدن به غايت کمال ايجاد کرده، برای رسيدن هر موجودی به کمال، راهنمايی لازم را برايش صورت داده که هدايت تکوينی و غريزی است که در موجودات وجود دارد:
 
قَالَ رَبُّنَا الَّذِي أَعْطَى كُلَّ شَيْءٍ خَلْقَهُ ثُمَّ هَدَى | سوره طه آيه 50
 
پروردگار ما کسی است که به هر چيزی خلقت مناسب داد و آنگاه آنرا هدايت کرد. انسان نيز يکی از مخلوقات خداست که به اراده او از اختيار و آزادی برخوردار است. اقتضای خير و شر دارد. بايد به کمال و سعادت هدايت گردد. خداوند برای خلقت اين موجود برگزيده اش، چند قوه در وجودش قرار داد، از جمله هدايت غريزی که موجودات دارند. هدايت عقلی به واسطه قوه عقل که در وجودش به وديعه نهاده است. با وجود اين دو قوه هدايتگر، انسان نمی تواند تمام نياز هدايتی اش را برآورده سازد، زيرا قوای غريزی او بيشتر هدايتگر او در امور مادی و محسوس است. قوای عقلی اش محدود می باشد. توانايی شناخت همه زوايا و نقاط ناپيدای مسيرش را ندارد. اگر دستگيری نشود، گمراه شده يا از رسيدن به قله کمال و خوشبختی و سعادت باز میماند. در قيامت بر خدا حجت خواهد داشت که به غايت کمال و سعادت هدايتم نکردي. حاشا که خدا نياز موجودي را برآورده نشده واگذارد. خداوند براي برآوردن نياز هدايتی انسان و بستن راه حجت بر او، هدايت وحيانی را به بشر هديه کرد تا در پرتو وحي به نقاط ناپيداي مسير علم دست يابد. مسير کمال و سعادت را به روشني ببيند. پيمودن آن برايش ميسر شود. اگر هدايت وحيانی نباشد، بشر با کمک عقل و غريزه نمی تواند تمام راه هدايت را تا قله کمال شناسايی کند. از رسيدن به کمال محروم بوده يا به وادی گمراهی خواهد افتاد:
 
کَمَا أَرْسلْنَا فِیکمْ رَسولاً مِّنکمْ یَتْلُوا عَلَیْکُمْ ءَایَتِنَا وَ یُزَکِّیکمْ وَ یُعَلِّمُکمُ الْکِتَب وَ الحِْکمَةَ وَ یُعَلِّمُکُم مَّا لَمْ تَکُونُوا تَعْلَمُونَ | سوره بقره آیه 151
 
أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَیْکَ الْکِتابَ وَ الْحِکْمَةَ وَ عَلَّمَکَ ما لَمْ تَکُنْ تَعْلَمُ | سوره نساء آیه 113

در دو آيه بالا خطاب به پيامبر و مردم تاکيد شده که وحی برای شما ره آوردی معرفتی دارد. اگر نباشد، ای پيامبر و ای مردم راهی برای رسيدن به آن معرفت نداريد. بنابراين بشر براي هميشه تاريخ به هدايت وحيانی نيازمند است. امروز نيز با همه پيشرفت علم و تجربه و ... به هدايت وحيانی نيازمنديم. هدايت وحيانی در قالب قرآن به ما عطا شده تا از آن ارتزاق کنيم. نياز هدايتی خود را برآورده سازيم. امروز بی نياز از وحی جديد هستيم، نه بی نياز از وحی قرآن. ممکن است کسی گمان کند که بشر در اين برهه از تاريخ به خاطر تکامل عقلانی از وحی بی نياز است، در حالی که اين پندار غلط است. بشر با وجود تکامل عقلانی نيازمند وحی است، زيرا توان عقل محدود است. امروز هم محتاج وحييم و وحی در قالب قرآن به ما عطا شده است.
برای يافتن سعادت و كمال حقيقی به هدايت و راهنمايی خداوند نياز داريم و قرآن كتاب هدايت و راهنمايی خداست.

[1] ذلك الكتاب لا ريب فيه هدي للمتقين ... | سوره بقرة آيه 2
     اين كتاب قطعا هدايت است براي پرهيزكاران
[2] القرآن هدي للناس ... | سوره بقره آيه 185
    اين قرآن هدايت است براي همه مردم
[3] ان هذالقرآن يهدي للتي هي اقوم ... |سوره اسراء آيه 9
    اين قرآن هدايت است براي كساني كه بخواهند ...
[4] الفرقان ... | سوره بقره آيه 185
    اين قرآن - جدا كننده حق وباطل است
[5] وننزل من القرآن ما هو شفاء ورحمة للمومنين ... | سوره اسراء آيه 83
    اين قرآن شفاي دردهاي روحي وجسمي و رحمت براي مومنين است.
[6] لقد صرفنا في هذا القرآن للناس من كل مثل | سوره كهف آيه 54
    اين قرآن از هر مثلي براي هدايت مردم بيان نموده ...

  عضویت در خبرنامه                                        

صفحه نخست | آرشیو مطالب | تماس با ما | عضویت | عناوین مطالب | لينك rss | سفارش طراحی | ارسال مطلب
Mail: sadatstu@gmail.com
تمامی حقوق مطالب و تصاویر پایگاه اسلامی دانش آموزی سادات وقف مادر سادات است.
» انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست «