راحلانِ طریق
منبع: فتح خون ص۳۸

📚 #کتاب_بخوانیم (٣٣)
اگر در دل تقوای خوبان، آن عشق و اشتیاق را نبینیم، و برداشت غلطی از تقوا داشته باشیم، از دور نسبت به تقوا دل‌زدگی پیدا خواهیم کرد؛ امری که برای خیلی از آدم‌ها رخ داده است.

مثلا فکر می‌کنند اهل #تقوا فقط دارند می‌ترسند؛ فرار می‌کنند؛ مدام مانند بیمارانی که دستور پرهیز غذایی دارند، و خودشان هم از وضعشان ناراضی‌اند، پرهیزگاری می‌کنند، و دست به سیاه و سفید دنیا نمی‌زنند؛ چون از خدا حساب می‌برند، و جرأت خطا به خود نمی‌دهند؛ آن هم با تصور ابتدایی و غلطی که عوام از مفهوم #خدا‌ترسی دارند؛ که آرامش و اطمینان را از زندگی انسان سلب می‌کند؛ چه رسد به محبت، که اساساً در چنین فضایی نوبت به آن نمی‌رسد.

چرا خیلی‌ها زندگی اهل تقوا را سرد و بی‌مزه می‌دانند؟ آیا ناشی از همین‌‌گونه تصورات ناقص و در نتیجه باطل نیست؟
در حالی که اگر به بخش های ایجابی تقوا نگاه کنیم، همان‌گونه که در دل ترس یک مادر، در جریان نگه‌داری کودک دلبندش، ابتدا موجی از عاطفه و #عشق را می‌بینیم، در باطن ترس اهل تقوا هم ابتدا چنین امواجی را مشاهده خواهیم کرد. و همان‌طور که در چشم‌های نگران و محافظه‌کار یک مادر، که با شدت و حدّت از هر عاملی که فرزندش را به خطر بیندازد، پرهیز می‌کند، امید‌ها و آرزوهای لطیف و ظریفی را مشاهده می‌کنیم، در متن پرهیز باتقواها هم، نور زیبای #امید و آرزوهای دوست‌داشتنی خاصی را ملاحظه خواهیم کرد.

🎥 #ببینید | سینمایی "هیهات"
چهار داستان،
از چهار گوشه زمین؛
که یک علاقه مشترک دارند،
علاقه به حسین (علیه السلام)

📥 دریافت: lish.ir/10pr

مبحث: روابط دختر و پسر
ارتباط های دردسرساز؛ آسیب ها » از جنسِ همجنس

سوال12: من بر خلاف دیگران که دنبال روابط دختر و پسر هستند، اهل این کارها نیستم. اما از طرفی مدتی است که به شدت عاشق یکی از دوستان همجنس خودم شده ام. روزی که او را نمی بینم، بسیار غمگینم و همیشه به او فکر می کنم. آیا این علاقه هم مثل علاقه به جنس مخالف، ممکن است آسیب زا باشد؟
پاسخ: دوست خوبم! خودت بگو، در این مدت که به او فکر می کنی آیا روح و روان و فکرت آزاد بوده یا گرفتار؟ آن طور که ما از متن سوال فهمیدیم، بدجور اسیر محبت او شده ای. تا جایی که گوشه ای از آسیب های آن را هم تحمل می کنی؛ باید بدانی که این مشکلات ادامه خواهد داشت و هرچه جلوتر بروی تعداد آنها بیشتر خواهد شد.

چه باید کرد؟
همان طور که می دانی، انسانی که اهل محبت و دوست داشتن نیست با موجود بی جان خیلی تفاوتی ندارد. در یک کلام می توان انسان را موجودی دانست که شیفته ی محبت کردن و محبت دیدن است. البته این، همه ی کلام در مورد یک انسان ایده آل نیست. او باید به همان تناسب که بر پِدال گاز محبت فشار می دهد، از ترمز عقل هم غافل نماند که در این صورت مدیریت ماشین احساسات و عواطف را از دست خواهد داد.

ما فکر می کنیم علاقه ات را نسبت به او کنترل نکرده ای یا لااقل در این کار ناکام بوده ای، پس با کمک گرفتن از راه کارهایی که ارائه می کنیم به مرور سعی کن تا رابطه ات با او را تا سطح یک رابطه معمولی کاهش بدهی. و اما توصیه ها:

1. در را به روی دوستان جدید باز کن. هر نوجوانی، بخش مهمی از نیازهای عاطفی خود را از طریق دوستان و گروه همسالانش تأمین می کند. حالا اگر قرار شد ما فقط با یک نفر رابطه رفاقت داشته باشیم و تجربه دوستان دیگری را نداشته باشیم، طبیعی است که تمام انرژی خود را فقط صرف او کرده، خلق و خوی او را به خود گرفته و تا جایی پیش برویم که غیر او را نتوانیم بپذیریم و این یعنی آسیب!

پس، از همین امروز شروع کن و تعداد دوستان خود و ارتباط با آنها را افزایش بده تا به مرور وابستگی ات به فرد مورد نظر کم شود.

2. تدریجی عمل کن. بعضی وقت ها علاقه ها و محبت های انسان، شکل وسواسی به خود می گیرد. مثل فردی که وسواس دارد و مدام باید دستان خود را بشوید، در این نوع از علاقه ها هم، فرد به دفعات مختلف به منبع عشق خود که همان دوستش است، مراجعه می کند.

برای حل این معضل باید به تدریج، چرخه رفتار وسواسی را از کار انداخت. پس تدریجاً اقدام کن و ببین که هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد. مثلاً اگر هر روز در ابتدای ورود به مدرسه باید به دیدنش می رفتی، از حالا قاطعانه تصمیم بگیر که در هر هفته، یک روز این کار را انجام ندهی. اگر روزی چند پیامک برایش ارسال می کردی، به مرور و البته قاطعانه، تعداد آن ها را کم کن. همین طور این کار را ادامه بده تا رابطه ات با وی عادی شود.

3. هر وقت فکر او به ذهنت رسید، خودت را به موضوعات دیگری مشغول کن.

4. از تنها شدن و بی کار ماندن بپرهیز. تنهایی و بیکاری باعث فکر کردن درباره چنین موضوعاتی می شود. بنابراین برنامه ریزی شبانه روزی و پرکردن اوقات فراغت با کارها و فعالیت های مختلف ضروری است.

5. توصیه می کنیم سری هم به جواب سوال یازدهم بزنی و از تکنیک های فراموشی در اینجا هم استفاده کنی.

6. توجه داشته باش که عشق حقیقی و ماندگار و جاودانه، فقط و فقط، عشق به خدای متعال است. عشق به او و به کسانی که او توصیه به دوست داشتنشان داشته، باعث رشد انسان می شود. پس سعی کن ارتباط خودت را با خدا از طریق قرائت قرآن، خواندن نماز، ادعیه و توسل به اهل بیت و شرکت در گروه ها و برنامه های فرهنگی، روز به روز مستحکم تر کنی.

7. فرمایش حضرت علی (علیه السلام) را دستور العمل خودت قرار دهی که فرمودند:

«هرچه محبت داری نثار دوست کن، اما هرچه اطمینان داری به پای او مریز.»
علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج71، ص165.

توجه داشته باش که دوستی ات نباید به وابستگی تبدیل شود. وابستگی به خدا و معصومین صحیح است. دوستت هر قدر هم که خوب باشد، معصوم نیست و اگر وابسته شدی، از کمترین اشتباه او به شدت آزرده خاطر می شوی. پس با اعتدال در دوستی مانع لطمه های روحی آینده برای خود و او باش.

پرسمان دانش آموزی
مبحث: روابط دختر و پسر
ارتباط های دردسر ساز و دردسر های ارتباط؛ آسیب ها » دور بر گردان

سوال11: من قبلاً مدتی با جنس مخالفم، رابطه ی دوستی داشتم که بنا به دلایلی این ربطه به هم خورد. ولی از آن زمان به بعد همیشه به فکر او هستم. هر چند تلاش می کنم که او را فراموش کنم نمی توانم. چه توضیحی در این زمینه دارید؟
پاسخ: حالا که تصمیم به فراموشی او گرفته اید و از وضعیت موجود خسته شده و می خواهید خاطرات خود را فراموش کنید ما هم تجربیات کاری خود را از شما دریغ نمی کنیم.

برویم سراغ اصل مطلب
اول از همه شما باید باخودتان صادق باشید که آیا واقعا می خواید او را فراموش کنید یا خیر؟ اگر بله، پس نباید با یک دست گذشته را پس بزنید و با دست دیگر پیش بکشید! از طرفی باید به این باور برسید که عشق و عاشقی مسئله ای عادی است.

1. بنشینید و به این مسئله فکر کنید که واقعاً خبر خاصی نبوده، یک رویداد فوق العاده و بی نظیر برای شما رخ نداده که لازم باشد آن را غنیمت بشمارید و خوب از آن استفاده کنید. آسمان سوراخ نشده که این پسر یا دختر برای شما پایین افتاده باشد! و کم و بیش آدم هایی پیدا می شوند که از این تجربه ها دارند و این مسائل برای خیلی ها هست.

2. از طرفی با خودتان دو دوتا چهارتا و قضاوت کنید که آیا این فرد همان کسی بود که باید، خانواده و آبرو و زندگی ام را رویش سرمایه گذاری می کردم؟ آیا ارزشش را داشت؟ از کجا معلوم همان طور که با من دوست شده با افراد دیگری هم در رابطه نباشد؟ و...

الف) برای همیشه
تمام آثاری که از او دارید، مثل هدیه، شماره تلفن، پیامک و ... را از بین ببرید و به هیچ عنوان چیزی را نگه ندارید. به او هرگز زنگ نزنید و جواب تماس او را ندهید تا به مرور، ذهن شما از فکر به او رها شود. چرا که در این گونه موارد، پس از آن که شخص تصمیم به قطع ارتباط می گیرد در اثر تنهایی یا تأخیر در ازدواج و ... احتمال بازگشت وجود دارد.

ب) جایگزین
چاقو را هم که از بچه می گیریم، در عوض چیز دیگری به او می دهیم تا با شرایط کنار بیاید. بر این اساس برای این که زخم عشق وجود شما بهانه ی بازگشت به شرایط سابق را نگیرد، حتما سرش را گرم کنید و یک سری فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و عملی برای خودتان تدارک ببینید.

ج) تکراری مهم
فعالیت های ورزشی و پرکردن اوقات فراغت با فعالیت های سازنده و فرار از تنهایی را فراموش نکنید.

د) عاشق شو ار نه روزی، کار جهان سرآید
بله، جز خدا هیچ موجودی لیاقت آن را ندارد که معشوق حقیقی ما باشد. معشوق مجازی (غیر خدا) هر کس باشد، خالی از عیب و نقص نیست. پس باید عاشق کسی شد که جز کمالت، چیز دیگری ندارد و او خداست.

اگر انسان، عاشق خدا شد، دیگر گمشده ای ندارد و دچار اضطراب و نگرانی نخواهد شد. چون احساس می کند، تکیه گاه مطمئنی دارد. بنا براین رابطه ی خود را با خدا زیاد کنید و با دعاها، عبادات و تلاوت قرآن با خدا ارتباط داشته باشید. از توسل به اهل بیت به خصوص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم غافل نشوید و سعی کنید اگر می خواهید عشقی را در قلب خود بپرورانید رنگ و بوی ایشان را داشته باشد.

هـ) پیشنهاد!
در صورت امکان در اولین فرصت، ازدواج کنید. چرا که ازدواج به نیازهای عاصطفی شما پاسخ مثبت می دهد.

و در پایان مطمئن باشید که با گذر عمر و عبور از این دوره سنی، این علایق برای شما کم رنگ خواهند شد. و حدیثی از پیامبر اکرم را بدرقه ی راهتان می کنیم:
مردی نزد پیامبر اکرم از وسوسه ی شیطان شکایت کرد که ذهن او را به امری مشغول می سازد. حضرت فرمودند مکرر بگو:

تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً

آن مرد پس از مدتی خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: به دستور شما عمل کردم و خداوند وسوسه ی مرا برطرف کرد.

با توجه به شرايط خاص دوران جوانی، خطرات جدیِ تمايلات آشكار و پنهان غرائز نفسانی در کمین جوان هست.
لازمه ما #روابط خود را از نظر كمي و كيفي تحت كنترل قرار بدیم و در سطح ضرورت حفظ كنیم. بنابراين، توصيه اكيد ما اين است كه:
اولا, اگر ضرورتي ايجاب نمي كنه چنين روابطي با نامحرم برقرار نشه و خواهران در مقابل افراد #نامحرم ، رفتاري #متكبرانه داشته باشند، نه رفتاري #صميمانه .
اينكه در احكام شرعي مي فرمايند در غير ضرورت مثلا مكروه هست مرد با زن هم صحبت بشه،مخصوصا مرد و زن جوان، به اين دليله كه چه بسا همين هم صحبت شدن ها غرايز جنسي افراد رو تحريك كنه و يك الفت و #محبت شهوانی بين مرد و زن ايجاد و نقطه آغازي براي غوطه ور شدن در #انحراف و فساد بشه.
در هر حال انسان بايد دقيقا درون خودش رو جستجو کنه و باطنش را عميقا مطالعه كنه كه مثلا صحبت كردن با افراد نامحرم چه ضرورتي براي اون داره؟
ثانيا: در صورت ناچاري و ضرورت روابط با نامحرم تا آنجا كه به شكستن حريم احكام الهی منجر نشه، اشكالی نداره.
بنابراين گفتگو و نگاه های متعارف بدون قصد #لذت و #گناه ، اشكالي نداره.
اما با اين حال، لازم هست در روابط به گونه اي باشند كه كمترين اختلاط پیش بیاد...

#پرسمان_دانش_آموزی | #ارتباط [4]

قرآن در دو جا؛ يکي در سوره مائده آيه پنجم
و یکی دیگه در سوره نساء آيه بیست و پنجم
زنان و مردان را از داشتن روابط دوستانه با جنس مخالف منع کرده
و آن را مورد مذمت قرار داده.
آيه 25 سوره نساء به مردان ميگه با دخترانی که روابط #دوستی مخفيانه ای با ديگران داشته اند ازدواج نکنيد...
«فانکحوهن باذن اهلهن و اتوهن اجورهن بالمعروف محصنات غير مسافحات و لا متخذات اخدان» ؛
یعني آنان را با اجازه خانواده هايشان به همسري خود در آوريد و مهرشان را به طور پسنديده به آنان بدهيد [به شرط آنکه] پاکدامن باشند و زناکار و دوست گيران پنهاني نباشند.
در آيه 5 سوره مائده هم به مردان خطاب مي کنه و ميگه شما با زنان پاکدامن مسلمان ازدواج کنيد،
و خود نيز پاکدامن باشيد نه زناکار و نه آنکه زنان را در پنهاني دوست خود بگيريد «... ولا متخذي اخدان ...»
رابطه دختر و پسر اگر به معناي داشتن ارتباط عاطفي و دوستانه باشه
كه از ديدن و صحبت كردن يكديگر شاد بشن و لذت ببرن، قطعا حرام هست،
اما اگر به صورت يك ارتباط عادي باشد،
مثل اينكه در يك موضوع علمي يا شغلي با همدیگه گفتگو كنند،
در صورتي كه خطر تبديل شدن به رابطه دوستانه, كه در نوع اول توضيح داديم,
در آن وجود داشته باشد, به جهت اينكه مقدمه گناه و معصیت مي شه, اشكال دارد.
در روايات آمده است:
«با نامحرم بيش از پنج كلمه ضروري صحبت نكن
و نيز هرگز با او درجاي خلوتي قرار نگيريد»؛
چون اگرچه نفس اين كار شايد اشكال نداشته باشه،
ولي چون زمينه مبتلا شدن به گناه را فراهم ميکنه, بايد از اون پرهيز كرد.
البته ما قبول داريم كه ممكن است بين دختر و پسري دوستي غير جنسي وجود داشته باشد ولي :
اولا: ثابت نگهداشتن اين حالت با توجه به شرایط جواني مشكل هست
ثانيا: گاهي چنين حالتي به صورت نهفته و ناخودآگاه در انسان وجود دارد
و حتي خود را به صورت يك رابطه #عاطفی و معنوي نشان مي دهد در حالي كه مسأله غير از اين است.
در هر حال ما سعي مي كنيم بدبين نباشيم شما هم سعي كنيد سر خود را كلاه نگذاريد.

نيازهای عاطفى و راضی کردن اون نیازها در #جوانى ،
آدم رو به سمت «دوست داشتن و عشق ورزيدن» سوق میدن
كه البته اين يك امر طبيعى و غريزى هست
و كمتر میشه راهى براى فرار از اون پيدا كرد.
چیزی که توی اين مقوله مهمه،
كنترلی عقلانی و منطقی بر احساسات
و دور شدن از خطر هایی هست كه ممكنه فرد رو به گرفتارى‏هاى مختلف #روحى و #جسمى دچار کنه.
«دوست داشتن و عشق ورزيدن» اگر از مسير معين، مشخص و صحيح انجام نشه،
عوارض نامطلوبى رو براى انسان ايجاد می كنه.
شما خوب مى‏دونيد جاذبه بين دو جنس مخالف (زن و مرد) خیلی زیاده؛
مخصوصا در سنين جوانى، كه اين جاذبه و حساسيت در اوج خودشه،
پس اگرچه یه جوان بخواهد رعايت مسايل شرعى و عرفى را در #دوستى_با_جنس_مخالف بکنه،
ولی تمايلات نفسى و وسوسه‏هاى #شيطانى قوى‏تر از اون هستند
و انسان رو گرفتار #خطر هاى بزرگ میکنن.
بخاطر همین عقل اقتضا مى‏كنه انسان خودش رو در معرض خطرى كه خیلی از خوش باوران رو گرفتار كرده قرار نده.
روشنه كه هر فرد خودش بهتر مى‏تونه تشخيص بده كه كجا از مرز فراتر رفته است.
فقط کافیه خودشو گول نزنه...
[ بل الانسان على نفسه بصيره؛ آدمى بر نفس خود آگاه و بيناست | سوره قيامت ، آيه 14 ]

در بخش دوم می خوایم از نظر روان شناختی ارتباط با جنس مخالف رو مورد بررسی کوتاه قرار بدیم.
توی هر ارتباطی پنج تا مولفه نقش افرینی میکنند:
۱.پیام دهنده
۲.پیام گیرنده
۳.محتوای پیام
۴.کانال
۵.رسانه
از این امور بیشترین تاثیر و نقش تعیین کننده ازآنِ مولفه ی سوم یعنی محتوای پیام است.
چیزی که یک ارتباط رو از بقیه ی ارتباط ها متمایز میکنه محتوا و پیام هست،

⁉️ حالا در ارتباط دوستی با جنس مخالف، چه نوع پیامی مبادله میشود که اون رو دوستی با جنس مخالف نامگذاری کردند؟
چرا ارتباط با استاد در کلاس درس رو ارتباط دوستی نمیگویند؟
آیا چیزی جز محتوا وپیام مبادله شده میتواند نقش موثر و تعیین کننده ای داشته باشد؟
باید مشخص شود که در ارتباط دوستی با جنس مخالف محتوا و پیام مبادله شده چیست که اون رو از دیگر ارتباط ها مثل ارتباطات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و... متمایز میکنه.
انچه در ارتباط با جنس مخالف مبادله میشه، محبت و عشق ویژه هست،
محبتی که یک همجنس از ارائه ی اون ناتوان است.
بخاطر همین به سراغ جنس مخالف میرود!
در این نوع ارتباط چون قواعد، شرایط و تعهدات طرفین تعریف نشده
با پیامد های منفی فراوانی همراه است.
مثلا چون سطح دوستی تعریف نشده،
دوستان در برابر همدیگر احساس تعهد نمی کنند
که معمولا با خیانت بی وفایی، شکست و... همراه میشه.
گاهی اوقات به واسطه ی اینکه سطح دوستی و ارتباط تعیین نشده،
کم کم از ارتباط دوستی فراتر رفته
و مثل ارتباط خانوادگی و کارکرد هایی از ان دست میشه
و چون شرایط اون با توافق طرفین قرین نشده،
به حتک حیثیت اجتماعی و چه بسا خسارت های جبران ناپذیر به ویژه از طرف دختر همراه میشه.
هرگز کسی در ابتدا پیش بینی نمیکند که این دوستی،به این نقطه ختم شود؛
ولی کم کم به جایی میرسد که نتیجه ای جز پشیمانی به بار نمی اورد.

در حدیث آمده است:
[ مَن عشق فَكَتَمَ و عَف و صَبر فَمات مات شهیدا - ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج20،ص233 ]
هرکه علاقه ای پیدا کرد و کتمان کرد و عفت ورزید، سپس از دنیا رفت؛ مانند شهید از دنیا رفته است.
گاهی درون آدم علاقه ای به کسی پدید می آید
اگر حواسش را جمع نکند؛ این علاقه ابزاری دست شیطان می شود برای اینکه ما را در ورطه ی گناه بیاندازد
بعضی ها فکر میکنند وقتی جنگ و جبهه تمام شد، درب شهادت هم بسته میشود
غافلند از جهاد کبیر
که شهید ها میدهد...

⁉️ اصلا مگه میشه انسان بدون ارتباط زندگی کنه؟ حرف نزنه؟ پس ما وقتی میریم در مغازه هم ارتباط با نامحرم نداریم؟
 هر ارتباطی، یک هدف و غرضی داره؛
نوع و کیفیت ارتباط، با هدف و غرض اشخاص یا شخص تعیین می شه.
ارتباط ها، شرایط خاص خودشون رو دارند و باید رعایت بشن تا ارتباط به هدف خودش برسه و منحرف نشه.
🗣 ما اول باید هدفمون رو از ارتباط مشخص و براشون حد مرز تعیین کنیم.
مثلا حدود ارتباط با یک مغازه دار، در حد این هست که مبلغ رو بگه و توضیحی در مورد شیئی که میخواهیم خریداری کنیم، بده؛
نه اینکه احوال پرسی از خاله و دایی و عمه کند و بخواهد ما رو بشناسه و... .
هیچ وقت نباید ارتباط ها با هم دیگه هم پوشی و مداخله کنن و پیام مبادله شده باید در قالب موضوع و نوع ارتباط باشه؛
مثلا درضمن یک ارتباط اقتصادی نباید پیام خانوادگی رد و بدل بشه.
این تداخل باعث ضرر به هر دو نوع ارتباط میشه و طرفین رو از اهداف خودشون دور میکنه.
🚧 به هر حال باید به اصول ارتباط های انسانی پایبند باشیم تا بتونیم به اهداف ارتباط ها دست پیدا کنیم.