مبحث: روابط دختر و پسر
ارتباط های دردسرساز؛ آسیب ها » از جنسِ همجنس

سوال12: من بر خلاف دیگران که دنبال روابط دختر و پسر هستند، اهل این کارها نیستم. اما از طرفی مدتی است که به شدت عاشق یکی از دوستان همجنس خودم شده ام. روزی که او را نمی بینم، بسیار غمگینم و همیشه به او فکر می کنم. آیا این علاقه هم مثل علاقه به جنس مخالف، ممکن است آسیب زا باشد؟
پاسخ: دوست خوبم! خودت بگو، در این مدت که به او فکر می کنی آیا روح و روان و فکرت آزاد بوده یا گرفتار؟ آن طور که ما از متن سوال فهمیدیم، بدجور اسیر محبت او شده ای. تا جایی که گوشه ای از آسیب های آن را هم تحمل می کنی؛ باید بدانی که این مشکلات ادامه خواهد داشت و هرچه جلوتر بروی تعداد آنها بیشتر خواهد شد.

چه باید کرد؟
همان طور که می دانی، انسانی که اهل محبت و دوست داشتن نیست با موجود بی جان خیلی تفاوتی ندارد. در یک کلام می توان انسان را موجودی دانست که شیفته ی محبت کردن و محبت دیدن است. البته این، همه ی کلام در مورد یک انسان ایده آل نیست. او باید به همان تناسب که بر پِدال گاز محبت فشار می دهد، از ترمز عقل هم غافل نماند که در این صورت مدیریت ماشین احساسات و عواطف را از دست خواهد داد.

ما فکر می کنیم علاقه ات را نسبت به او کنترل نکرده ای یا لااقل در این کار ناکام بوده ای، پس با کمک گرفتن از راه کارهایی که ارائه می کنیم به مرور سعی کن تا رابطه ات با او را تا سطح یک رابطه معمولی کاهش بدهی. و اما توصیه ها:

1. در را به روی دوستان جدید باز کن. هر نوجوانی، بخش مهمی از نیازهای عاطفی خود را از طریق دوستان و گروه همسالانش تأمین می کند. حالا اگر قرار شد ما فقط با یک نفر رابطه رفاقت داشته باشیم و تجربه دوستان دیگری را نداشته باشیم، طبیعی است که تمام انرژی خود را فقط صرف او کرده، خلق و خوی او را به خود گرفته و تا جایی پیش برویم که غیر او را نتوانیم بپذیریم و این یعنی آسیب!

پس، از همین امروز شروع کن و تعداد دوستان خود و ارتباط با آنها را افزایش بده تا به مرور وابستگی ات به فرد مورد نظر کم شود.

2. تدریجی عمل کن. بعضی وقت ها علاقه ها و محبت های انسان، شکل وسواسی به خود می گیرد. مثل فردی که وسواس دارد و مدام باید دستان خود را بشوید، در این نوع از علاقه ها هم، فرد به دفعات مختلف به منبع عشق خود که همان دوستش است، مراجعه می کند.

برای حل این معضل باید به تدریج، چرخه رفتار وسواسی را از کار انداخت. پس تدریجاً اقدام کن و ببین که هیچ اتفاق خاصی نخواهد افتاد. مثلاً اگر هر روز در ابتدای ورود به مدرسه باید به دیدنش می رفتی، از حالا قاطعانه تصمیم بگیر که در هر هفته، یک روز این کار را انجام ندهی. اگر روزی چند پیامک برایش ارسال می کردی، به مرور و البته قاطعانه، تعداد آن ها را کم کن. همین طور این کار را ادامه بده تا رابطه ات با وی عادی شود.

3. هر وقت فکر او به ذهنت رسید، خودت را به موضوعات دیگری مشغول کن.

4. از تنها شدن و بی کار ماندن بپرهیز. تنهایی و بیکاری باعث فکر کردن درباره چنین موضوعاتی می شود. بنابراین برنامه ریزی شبانه روزی و پرکردن اوقات فراغت با کارها و فعالیت های مختلف ضروری است.

5. توصیه می کنیم سری هم به جواب سوال یازدهم بزنی و از تکنیک های فراموشی در اینجا هم استفاده کنی.

6. توجه داشته باش که عشق حقیقی و ماندگار و جاودانه، فقط و فقط، عشق به خدای متعال است. عشق به او و به کسانی که او توصیه به دوست داشتنشان داشته، باعث رشد انسان می شود. پس سعی کن ارتباط خودت را با خدا از طریق قرائت قرآن، خواندن نماز، ادعیه و توسل به اهل بیت و شرکت در گروه ها و برنامه های فرهنگی، روز به روز مستحکم تر کنی.

7. فرمایش حضرت علی (علیه السلام) را دستور العمل خودت قرار دهی که فرمودند:

«هرچه محبت داری نثار دوست کن، اما هرچه اطمینان داری به پای او مریز.»
علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج71، ص165.

توجه داشته باش که دوستی ات نباید به وابستگی تبدیل شود. وابستگی به خدا و معصومین صحیح است. دوستت هر قدر هم که خوب باشد، معصوم نیست و اگر وابسته شدی، از کمترین اشتباه او به شدت آزرده خاطر می شوی. پس با اعتدال در دوستی مانع لطمه های روحی آینده برای خود و او باش.

پرسمان دانش آموزی
مبحث: روابط دختر و پسر
ارتباط های دردسر ساز و دردسر های ارتباط؛ آسیب ها » دور بر گردان

سوال11: من قبلاً مدتی با جنس مخالفم، رابطه ی دوستی داشتم که بنا به دلایلی این ربطه به هم خورد. ولی از آن زمان به بعد همیشه به فکر او هستم. هر چند تلاش می کنم که او را فراموش کنم نمی توانم. چه توضیحی در این زمینه دارید؟
پاسخ: حالا که تصمیم به فراموشی او گرفته اید و از وضعیت موجود خسته شده و می خواهید خاطرات خود را فراموش کنید ما هم تجربیات کاری خود را از شما دریغ نمی کنیم.

برویم سراغ اصل مطلب
اول از همه شما باید باخودتان صادق باشید که آیا واقعا می خواید او را فراموش کنید یا خیر؟ اگر بله، پس نباید با یک دست گذشته را پس بزنید و با دست دیگر پیش بکشید! از طرفی باید به این باور برسید که عشق و عاشقی مسئله ای عادی است.

1. بنشینید و به این مسئله فکر کنید که واقعاً خبر خاصی نبوده، یک رویداد فوق العاده و بی نظیر برای شما رخ نداده که لازم باشد آن را غنیمت بشمارید و خوب از آن استفاده کنید. آسمان سوراخ نشده که این پسر یا دختر برای شما پایین افتاده باشد! و کم و بیش آدم هایی پیدا می شوند که از این تجربه ها دارند و این مسائل برای خیلی ها هست.

2. از طرفی با خودتان دو دوتا چهارتا و قضاوت کنید که آیا این فرد همان کسی بود که باید، خانواده و آبرو و زندگی ام را رویش سرمایه گذاری می کردم؟ آیا ارزشش را داشت؟ از کجا معلوم همان طور که با من دوست شده با افراد دیگری هم در رابطه نباشد؟ و...

الف) برای همیشه
تمام آثاری که از او دارید، مثل هدیه، شماره تلفن، پیامک و ... را از بین ببرید و به هیچ عنوان چیزی را نگه ندارید. به او هرگز زنگ نزنید و جواب تماس او را ندهید تا به مرور، ذهن شما از فکر به او رها شود. چرا که در این گونه موارد، پس از آن که شخص تصمیم به قطع ارتباط می گیرد در اثر تنهایی یا تأخیر در ازدواج و ... احتمال بازگشت وجود دارد.

ب) جایگزین
چاقو را هم که از بچه می گیریم، در عوض چیز دیگری به او می دهیم تا با شرایط کنار بیاید. بر این اساس برای این که زخم عشق وجود شما بهانه ی بازگشت به شرایط سابق را نگیرد، حتما سرش را گرم کنید و یک سری فعالیت های ذوقی، هنری، فکری و عملی برای خودتان تدارک ببینید.

ج) تکراری مهم
فعالیت های ورزشی و پرکردن اوقات فراغت با فعالیت های سازنده و فرار از تنهایی را فراموش نکنید.

د) عاشق شو ار نه روزی، کار جهان سرآید
بله، جز خدا هیچ موجودی لیاقت آن را ندارد که معشوق حقیقی ما باشد. معشوق مجازی (غیر خدا) هر کس باشد، خالی از عیب و نقص نیست. پس باید عاشق کسی شد که جز کمالت، چیز دیگری ندارد و او خداست.

اگر انسان، عاشق خدا شد، دیگر گمشده ای ندارد و دچار اضطراب و نگرانی نخواهد شد. چون احساس می کند، تکیه گاه مطمئنی دارد. بنا براین رابطه ی خود را با خدا زیاد کنید و با دعاها، عبادات و تلاوت قرآن با خدا ارتباط داشته باشید. از توسل به اهل بیت به خصوص امام زمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) هم غافل نشوید و سعی کنید اگر می خواهید عشقی را در قلب خود بپرورانید رنگ و بوی ایشان را داشته باشد.

هـ) پیشنهاد!
در صورت امکان در اولین فرصت، ازدواج کنید. چرا که ازدواج به نیازهای عاصطفی شما پاسخ مثبت می دهد.

و در پایان مطمئن باشید که با گذر عمر و عبور از این دوره سنی، این علایق برای شما کم رنگ خواهند شد. و حدیثی از پیامبر اکرم را بدرقه ی راهتان می کنیم:
مردی نزد پیامبر اکرم از وسوسه ی شیطان شکایت کرد که ذهن او را به امری مشغول می سازد. حضرت فرمودند مکرر بگو:

تَوَكَّلْتُ عَلَى الْحَيِّ الَّذِي لا يَمُوتُ وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي لَمْ يَتَّخِذْ وَلَداً
وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ شَرِيكٌ فِي الْمُلْكِ وَ لَمْ يَكُنْ لَهُ وَلِيٌّ مِنَ الذُّلِّ وَ كَبِّرْهُ تَكْبِيراً

آن مرد پس از مدتی خدمت پیامبر رسید و عرض کرد: به دستور شما عمل کردم و خداوند وسوسه ی مرا برطرف کرد.

پرسمان دانش آموزی
مبحث: روابط دختر و پسر
چرا ارتباط؛ انگیزه های ارتباط؟ » دور بر گردان

سوال10: در اثر اشتباه، قبلاً با کسی رابطه ی دوستانه داشتم ولی اکنون پشیمان شده و رابطه ام را با او قطع کرده ام. اما او به طور مکرر با من تماس می گیرد و مرا تهدید می کند که آبرویت را خواهم برد. به نظر شما چه کار کنم؟
پاسخ: چقدر با شنیدن این خبر، خوش حال شدیم! اجازه دهید به پاس این خبر خوش ما نیز با ابیاتی شما را مهمان کنیم:

                     تو بگشا گوش دل پروردگارت با تو میگوید
    تو را در بیکران دنیای تنهایان رهایت من نخواهم کرد
                  رها کن غیر من را آشتی کن با خدای خود
                                     تو غیر از من چه می جویی؟
                  تو با هر کس به غیر از من چه می گویی؟
تو راه بندگی طی کن عزیز من، خدایی خوب می دانم

شاید این شعر در جواب سوالتان گویا و کافی باشد، اما برای اطمینان خاطر شما، مطالبی را عرض می کنیم.

چه خوب بود دلیل این کار زیبا را نیز برای ما می گفتید. شاید یک لحظه تفکر یا یک همنشینی نجات بخش با فردی که دَم مسیحایی داشته و یا شرکت در مجلسی نورانی و بیداری بخش و چیزی در همین مایه ها باعث شده که از دور برگردان زندگی یعنی توبه استفاده کنید. در هر حال هر چه بوده خیر و برکت بوده است.

اکنون که راه خود را پیدا کرده اید و تصمیم تان را گرفته اید، مطمئناً خدا هم از شما حمایت می کند و اجازه نخواهد داد که کسی به آبروی شما ضربه ای بزند.

تعارف بی تعارف
شاید پیش خود فکر کنید که ما میخواهیم شما را دلداری بدهیم. اما باید عرض کنیم که این گونه نیست. لابد قبول دارید که خدا با کسی تعارف و از این حرف ها ندارد. حالا که قبول دارید، پس بی زحمت قرآن را باز کنید و آیه 38 از سوره ی مبارکه ی حج را با دقت ملاحظه کنید. خدای مهربان می فرماید:

 إِنَّ اللَّهَ یُدَافِعُ عَنِ الَّذِینَ آمَنُوا إِنَّ اللَّهَ لا یُحِبُّ کُلَّ خَوَّانٍ کَفُورٍ ﴿٣٨﴾
قطعا خداوند از کسانی که ایمان آورده اند دفاع می کند، زیرا خدا هیچ خیانتکار ناسپاسی را دوست ندارد.

یعنی اگر کسی راه درستی، پاکی و ایمان را برگزید، اولین و قَدَر ترین حامی او خداست. خلاص!

حالا دیدید ...
قبل از آنکه راهکار های لازم و توصیه های مهم خود را خدمت شما ارائه نماییم، باید این نکته را گوشزد کنیم که شمایی که از آغوش شیطان و گناه، به آغوش گرم و مهربان و بنده نواز خداوند پناه آورده اید، دیگر ناراحتی برای چه؟ شما که به خداوند قادر متعال، تکیه و توکل کرده اید، ترس و اضطراب برای چه؟ مگر به قدرت خدا اعتقاد ندارید. البته که دارید، پس نگران چه هستید؟

در مورد فرد مورد نظر هم باید بدانید که هیچ کاری نخواهد کرد، چرا؟
چون: اولاً: همان طور که در بالا گفتیم، خدا بنده های خوب خودش (مانند شما، بله شما؛ باور کنید حقیقت همین است.) را خیلی دوست دارد و نمی گذارد که کسی آبروی آنها را ببرد.
ثانیاً: این فرد به خاطر آبروی خودش و خطر ها و عواقبی که برای خودش دارد، هرگز چنین کاری نخواهد کرد. پای خودش هم گیر است. این تهدیدی هم که کرده به خاطر شدت ناراحتی و افسوس از دست دادن شما و موفق نشدن به گناهی است که به دنبالش بوده است.
 ثالثاً: زمانی که شما را تهدید می کند، حرفی نزنید که باعث لجاجت و عصبانیتش بشود و اگر با این حال باز هم قصد مزاحمت داشت (که البته بعید است) او را به خاطر مزاحمت هایش تهدید کنید.
رابعاً: اگر احساس کردید که انگار، جدّی جدّی دست بردار نیست و قصد اذیت کردن دارد، از آنجایی که خانواده هر نوجوان، بهترین پناهگار و یاور برای او محسوب می شود، جریان را صادقانه با پدر یا مادر یا یکی دیگر از اعضای خانواده خود در میان بگذارید تا با کمک آنها شرّ مزاحم از سرِتان کوتاه شود.

بنابراین به نظر ما جای هیچ گونه نگرانی و ناراحتی و غم و غصه ای از این بابت نیست. بلکه شما باید به این فکر کنید که با پذیرفته شدن توبه ی شما نزد خداوند، مانند کودکی که تازه متولد شده، پاک شده اید. پس باید زندگی نو و جدیدی را شروع کنید و کاخ سعادت خود را خوب بسازید.

اما چند توصیه: چون به تازگی از اشتباهات گذشته فاصله گرفته و وارد فصل جدیدی از زندگی خود شده اید، ممکن است تحریک و تهدیدهای آن فرد و وسوسه های درونی خودتان، خدای ناکرده مجدداً شما را بلغزاند. توصیه می کنیم اگر امکان ازدواج برایتان فراهم است، هرچه سریعتر اقدام کنید و عواطف و علایق خود را در جهت صحیح هزینه کنید. غیر این صورت، به این نکات بیشتر توجه کنید:

1. تنهایی ممنوع!
سعی کنید از قرار گرفتن در تنهایی دوری کنید. مگر در مواقع ضروری. حالا، اگر زمانی مجبور به تنهایی بودید و در آن لحظه متوجه شدید ذهنتان ناخودآگاه بهیاد این موضوع مشغول شده است، به خود چنین تلقین کنید و بگویید: بس است.
بلند شوید و چند قدمی راه بروید. به این ترتیب تغییر حالت به وجود آمده، فضای ذهنی تان را تغییر خواهد داد.

2. باور کنید حالتان بهتر می شود
اگر از فعالیت های مثبت و تقویت کننده ولذت بخشی مانند ورزش و فعالیت های بدنی و فرهنگی بیشتر بهره ببرید، حال بهتری خواهید داشت.

3. تلفن را خسته کنید!
به هر حال، او مدتی سعی خواهد کرد با تماس های مکرر، مقاومت شما را در هم بشکند. به هیچ وجه نباید جواب تماس های تلفنی او را بدید. پس با جواب ندادن، اجازه دهید که تلفن از دستش خسته شود و این خستگی به او هم منتقل شود.

4. دوستانی جدید انتخاب کنید
البته باید حداقل دو ویژگی داشته باشند: اول اینکه، همجنس شما باشند. دوم اینکه، مثل خود شما مومن و متعهد باشند.

5. دست به آسمان
باز هم این توصیه را یادآوری می کنیم که حلال مشکلات، ذکر و یاد خداوند و کمک گرفتن از اوست. انس گرفتن با خدای مهربان، انس و الفت با غیر او را از یاد می برد. به انسان انرژی می دهد و مانند سدی پولادین، از آبروی ما دفاع خواهد کرد. راستی نماز شب چه می کند!!!

6. فراموشی
اگر احیاناً فکر آن شخص و خاطراتی که با هم داشته اید، آزارتان می دهد و می خواهید باید او را به طور کلی فراموش کنید که خود نیازمند راهکار هایی است که در آینده به آنها خواهیم پرداخت ...