انکار حق

آدمیزاد موجودِ زرنگی است، می داند اگر قیافه بگیرد هیچ کس او را تحویل نخواهد گرفت.
لذا در ظاهر تواضع می کند و برای کسی قیافه نمی گیرد ولی در واقع قلبش پر از تکبّر است. افرادی که قلبشان پر از تکبّر است، ولی به ظاهر افرادِ مهربان و بعضاً متواضعی هستند را باید از طریق نپذیرفتن حق شناخت.

امام صادق (علیه السلام) می فرمایند:
« به درستی که تکبّر چیزی نیست جز انکار کردن حق.»

اینکه مؤمنان باید از کافران متنفر باشند به دلیل همین رذیله است، نه به دلیل نادانی کافران. وقتی ما بدانیم دین به کافران عرضه شده و دلایل منطقی آن بیان شده است، ولی آنها نمی پذیرند، از تکبّر آنها در برابر حق مطلع می شویم؛ و طبیعی است که قلب انسان از چنین افرادی متنفر باشد.
بین سختی کشیدن و تکبّر چه رابطه ای وجود دارد؟
سختی کشیدن چگونه تکبّر را از بین می برد؟
سختی ها موجب می شود انسان ناتوانی خود را درک کند و با همه ی دارایی ها و توانایی هایش، نیاز خود را به دیگران و به ویژه نیاز خود را به خداوند متعال بیشتر در یابد. و از همین ناحیه تکبّر زائل می گردد.
از طرفی می توان گفت، سختی کشیدن به طور واقعی انسان را رشد می دهد و باعث می شود حقیقتاً روح انسان بزرگ شود، لذا دیگر انسان نیازی به تکبر نخواهد داشت.
کسی که حقیقتاً بزرگ باشد، دیگر قیافه نمی گیرد، شاخ و شانه نمی کشد و برای بزرگ شدن دیگران را تحقیر نمی کند.