.: تفکر و تعقل :.
انتشار مطلب با ذکر منبع موجب خشنودی خداست
بسم الله الرحمن الرحیم
فرشتگان سالیان سال در ملکوت اعلی به تقدیس و تسبیح خداوند اشتغال داشتند. ناگهان در ملکوت قدس الهی، این ندا شنیده شد که پروردگار در روی زمین خلیفه ای قرار میدهد. فرشتگان عرضه داشتند: خدایا، طنین تسبیح و تقدیس در عرصه ی کائنات همه جا را پر کرده است. خدایا،خلیفه ی تو خونریز و ستمگر است. اگر معشیت و صلاح پروردگار اجازه دهد کماکان ما به تسبیح تو مشغول باشیم و تو بارالها، از آفرینش چنین خلیفه ای امتناع بورزی. تسبیح کجا و خونریزی کجا؟
ندا آمد که شما از آنچه من میدانم آگاه نیستید.
تعلیم اسما توسط آدم پرده هارا کنار زده و ظرفیت وجودی وی را بر ملا کرد. فرشتگان همه به خضوع درآمدند و دریافتند که خداوند میخواهد در روی زمین موجودی شاهکار بیافریند تا عالی ترین تجلیات آفرینش را به وجود آورد. زیرا آدم از عقل و خردی برخوردار بود که با الهام از آن میتوانست خود را به عالی ترین درجات کمال برساند و از فرشتگان برتر و والاتر گردد.
از این مقدمه به خوبی درمی یابیم که انسان برای تعقل و تفکر آفریده شده است و اساسی ترین رسالت انسان تعقل و اندیشیدن است. همان طور که کمال یک حیوان درنده ،درندگی است،کمال و ارزش انسان در اندیشیدن است. اگر گرگی مهربان و ملایم باشد و به جای دریدن به گریه کردن بپردازد خلاف قانون آفرینش حرکت کرده است. همچنین اگر انسانی به فکر و اندیشه کردن نپردازد، برخلاف قانون افرینش قدم برداشته است. به عبارت دیگر همانطور که فصل ممیز انسان نیز تفکر و تعقل است؛ اگر انسانی بر اساس افرینش به تعقل نپردازد از نوع خود عدول کرده ، در رده ی حیوانات جای خواهد گرفت.
رسالت اصلی انسان به فعلیت درآمدن قوه ی اندیشیدن است و این وقتی محقق خواهد شد که در همه ی شئون زندگی ، اعم از شناخت خود و خدا، عبادت خدا و تصمیم گیری های شغلی و کاری از نیروی عقل بهره بگیرد.
امام موسی کاظم (علیه السلام) فرمودند:
زیباترین موهبتی که خدا به انسان مرحمت کرده ، نیروی تعقل و تفکر است. [1]
مرحوم علامه طباطبایی [قدس سره] در این باره میفرماید:
انسان به عقل و خرد مجهز است، لذا پیش از انجام دادن یک کار، خیر و نفع و ضرر ان را میسنجد. درصورتی که نفعش غالب آید به انجام آن کار اقدام میکند و اگر ضرر و زیانش بیشتر باشد از انجام آن کار خودداری میکند. از مقدمات ذکر شده به خوبی آشکار میگردد که ارزشمندی انسان در ارتباط با تدبیر و اندیشیدن اوست.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره میفرماید:
سید الاعمال فی الدارین العقلل و لکل شیءٍ دعامة المؤمن عقله. [2]
برترین اعمال در دوجهان عقل و خرد است
و هر چیزی را ستون و پایه ایست
و ستون وجودی انسان مومن خرد و عقل اوست.
بدیهی است این واقعیت وقتی تحقق می یابد که در درجه ی اول ستون وجودی شناسایی شود و در همه ی دوره های زندگی از آن بهره گیری به عمل آید تا به تدریج انسان به حکومت و سلطه ی عقل دست یابد و عقل در وجودش نهادینه گردد.
از علامه طباطبایی [قدس سره] سوال شد که آیا افراد انسانی از فرشتگان برترند؟
ایشان در پاسخ فرمودند کسانی که قوه های عقلی و فکری خود را پرورده کرده باشند از فرشتگان برترند. اما اگر نیرو های روحی و روانی را به صورت دفینه نگه داشته باشند در رده ی حیوانات متوقف گشته اند.
در علم راونشناسی [3] در باب یادگیری این نکته به اثبات رسیده است که یادگیری در حیوان بر اساس روش ازمایش و خطا صورت میگیرد. حیوان وقتی به مشکلی برخورد میکند به جای تعقل و تفکر به فعالیت های بدنی میپردازد تا راه فرار و حل مشکل برایش تحقق یابد. به عنوان مثال اگر گربه ای در قفس گرفتار شده باشد، با انجام حرکاتی خود را به بالا و پایین میزندتا بلاخره در قفس گشوده گردد و از همان گذرگاه خارج شود. ولی انسان وقتی با مشکل برخورد میکند بجای انجام حرکات و تلاش های بدنی به تفکر و اندیشه کردن میپردازد تا اسان ترین و سهل ترین راه را انتخاب کرده،از همان گذرگاه به حل مشکل موفق گردد.
اگر افراد انسانی در همه ی شئون زندگی با الهام از روش فکر کردن به حل مشکل بپردازند به تدریج عقل و فکرشان نهادینه خواهد شد. اما اگر بجای فکر و اندیشیدن همانند حیوان از روش های آزمایش و خطا بهره بگیرند آرام آرام تعقل و تفکر برای آنان دشوار و پس از گذشت مدت زمانی سخت و ممتنع خواهد شد. چنانچه اگر اتومبیلی مدت ها در جایی از حرکت باز مانده باشد، باتری اش سولفاته شده و روشن نخواهد شد.
از رسول خدا این حدیث نقل شده است:
ما قسم الله للعباد شیئا افضل من العقل فنوم العاقل افضل من سهر الجاهل [4]
هیچ چیزی برتر و بالاتر از عقل در بین مردم تقسیم نشده است.
از همین روی خواب و استراحت شخص عاقل از شب زنده داری غیر عاقل ارزشمند تر است. از همین حدیث به خوبی میتوان استفاده کرد که ارزشمندی اعمال افراد ارتباط مستقیمی با عقل و خرد انجام دهنده دارد ، یعنی هرقدر از نظر عقلی قوی تر باشد ارزشمندی عمل او بیشتر خواهد بود.
محمدبن سلیمان [5] از پدرش نقل میکند که به امام جعفر صادق (علیه السلام) عرض کردم فلان شخص در انجام عبادات الهی و طاعت در سطح بسیار عالی قرار دارد.
آن حضرت سوال کردند شخص نامبرده از نظر عقلی در چه سطحی قرار دارد؟
در پاسخ گفتم نمیدانم.
امام جعفرصادق (علیه السلام) فرمودند:
ان الثواب علی قدر العقل.
به میزان عقل و خرد افراد اعمالشان ارزش پیدا میکند.
مطالعه در آیات قران این حقیقت را آشکار میسازد که کلمه ی عقل و تعقل در بسیاری از آیات قران به کار برده شده است:
انا انزلناه قرانا عربیا لعلکم تعقلون [6]
و کذالک یبین الله لکم الایات لعلکم تعقلون [7]
صم بکم عمی فهم لا یعقلون [8]
و همچنین در مواردی کلمه ی لب مورد استفاده قرار گرفته است:
و ما یذکر الّا اولواالالباب [9]
انما یتذکر اولواالالباب [10]
هدی و ذکری لاولی الالباب [11]
در اینجا این سوال مطرح میشود که چه فرقی بین عقل و لب وجود دارد؟
با مطالعه و بررسی آشکار میگردد که عقل و لب هر دو به معنای اندیشیدن و فکر کردن آمده است. منتهی تا زمانی که فکر و اندیشه پرورده و نهاده نشده باشد آن را عقل میگویند ولی پس از ورزیدگی و پرورش یافتن، آن را لب میگویند. در کتاب لغت لب را به عقل خالص معنا کرده اند.
از آیات قران به خوبی میتوان استنباط کرد که بهشت برین جایگاه افرادی است که از عقل ورزیده برخوردارند. به همین مناسبت در قرآن امده است که و ما یتذکر الا الواالالباب. [12] همانا رستگاری نسیب کسانی است که اولواالالباب باشند. رسالت اصلی ما ایجاب میکند که به جای پرداختن به مطالب سطحی، به پرورده ساختن عقل و خرد خود قیام کرده و بکوشیم تعقل و تفکر را در عمق وجود خود و دوستان خود نهادینه سازیم.
امام موسی کاظم (علیه السلام) به هشام فرمود:
یا هشام من اد الغنب بلامال وراحت القلب من الجسد والسلامة فی الدین فلیتضرع الی الله عزوجل یان یکمل عقله. [13]
ای هشام، هرکه خواهد به ثروتی بی کران وآرامش و سکون قلبی و در دین و آیین به سلامت و اطمینان دست یابد از پروردگار متعال استدعا کند تا خرد او را کامل گرداند و به عبارت دیگر از خداوند درخواست کند که به او توفیق دهد تا عقل و خرد خود را ورزیده و پرورده سازد.
بدیهی است که عقل نیز همچون عضلات فرد ورزشکار با تمرین ممارست های مستمر به تدریج ورزیده میشود.
در پایان به درسی که انیشتین به همه ی انسان ها داده است اشاره میکنیم:
ذهن را برای فکر کردن ورد استفاده قرار دهیم نه برای انبار کردن اطلاعات و آگاهی ها.
منابع:
۱.بحارالانوار.ماده ی عقل
۲. بحارالانوار، ماده ی عقل
۳. روانشناسی تفکر باب یادگیری
۴. اصول کافی، باب عقل
۵. اصول کافی، باب عقل
۶. سوره ی مبارکه یوسف آیه ۲
۷. سوره ی مبارکه نور آیه ۶۱
۸. سوره ی مبارکه بقره آیه ۱۷۱
۹. سوره ی مبارکه بقره آیه ۲۶۹
۱۰. سوره ی مبارکه بقره آیه ۱۹۷
۱۱. سوره ی مبارکه زمر آیه ۹
۱۲.سوره مبارکه غافر آیه ۵۴
۱۳.بحارالانوار، ماده ی کمال